ترجمه
« شما خود مىدانيد كه رشته عهد و پيمان را از هم گسستيد و با كارهاى ناشايسته با من دشمنى و مخالفت كرديد و من از گناهكارتان درگذشتم و از فراريتان شمشير را برداشتم و آنها به طرف من آمدند ، پذيرفتم و از تقصيرشان گذشتم ، اما اگر تباهكاريها و انديشههاى نادرست بر خلاف حق شما را به سوى دشمنى و مخالفت من براند ، آگاه باشيد منم كه اسبان خود را نزديك آورده و
[ 771 ]
پالان بر شتر سوارى خويش مىنهم ، و اگر مرا به آمدن به جانب خودتان ناچار كنيد ، با شما چنان كارزارى بپا كنم كه جنگ جمل پيش آن ، مانند ليسيدن ليسنده ( بسيار كوچك ) باشد ، با اين كه من بر فضيلت و بزرگى آن كه از شما پيروى كرد .
آگاهم و حق آن كه را كه نصيحت و خيرخواهى كرده مىشناسم ، در حالى كه به خاطر متهّمى به شخص خوب تجاوز نمىكنم و پيمان شخص با وفا را نمىشكنم »