9 اذا وقع الامر بفصل القضاء ،
آنگاه كه فرمان خداوند در دادگاه رستاخيز به قضاوت عادلانه اجراء شود ، و حكم ميان اهل حق و باطل فيصله يابد ، حقير شدگان در دنيا ، به سود خود برسند ، و اهل باطل به زيان اعمال ناشايست خويش دچار شوند ، آخرين جمله امام در اين فراز كه با عبارت و خسر هنالك المبطلون ختم شده از قرآن كريم سوره مومن آيه 76 اقتباس شده است . 10 آخرين نكتهاى كه در نسخه امام راجع به قباله خانه شريح قاضى وجود دارد آن است كه عقل هر گاه از بند هوا و هوس رها شود و از وابستگيهاى دنيا دور باشد ، به آنچه در اين نسخه از معايب اين معامله ذكر شده گواهى مىدهد ، چرا كه عقل هنگام خالى بودنش از اين وابستگيها ، از كدورت باطل پاك است و حق را چنان كه شايسته است مىبيند و بر طبق آن حكم مىكند ، اما
[ 590 ]
اگر اسير دست هوسها و مقهور سلطه نفس اماره باشد با ديده سالم به حق نمىنگرد ، بلكه با چشمى بر آن نگاه مىكند كه پرده تاريكيهاى باطل روشناييش را از بين برده است ، پس به دليل آن كه حقيقت را بطور خالص نمىبيند گواهى خالصانه هم بر آن نمىدهد ، بلكه شهادت به حقانيت امرى مىدهد كه در ظاهر حق است اگر چه در باطن امر ، باطل مىباشد ، مثل گواهى دادن به اين كه در طلب مال و منال دنيا مصلحتهايى وجود دارد كه از جمله ، پرهيز از تنگدستى آينده خود ، و باقى گذاشتن براى فرزندانش ، و جز اينها از امورى كه در ظاهر شرع ، دليل بر جواز به دست آوردن دنيا و تعلقات آن مىباشد و اگر با ديده حق بين بنگرد مىداند كه جمع آورى ثروت براى اولاد وظيفه او نيست زيرا روزى دهنده فرزند ، خداى آفريننده او مىباشد و بدست آوردن مال و منال به دليل ترس از تنگدستى ، خود تعجيل در فقر و موجب انصراف از امر واجب و توجه به غير آن مىباشد . توفيق از خداست
[ 591 ]