و انّكم . . . بينكم ،
در اين جملهها ، حضرت مردم را بر حذر مىدارد از اين كه از اسلام رو گردان شوند ، و به غير آن از قبيل : شجاعت و عصبيّت و يا زيادى افراد قبيله و فاميل رو آورند ، زيرا اين عمل سبب مىشود كه كافران به آنان طمع ورزند ، و در اين صورت نه فرشتگان به يارى آنها خواهند آمد و نه مهاجرين و انصار به كمك ايشان برخواهند خاست ، به دليل اين كه يا اين نصرت و پيروزى اختصاص به وقتى دارد كه پيامبر وجود داشته باشد و مردم هم مطيع دستورهاى وى باشند و حال آن كه با وفات آن حضرت اين موقعيت از بين رفته است و يا مشروط به اين است كه مردم مدافع دين باشند و در اين راه وحدت داشته باشند ، اما وقتى كه به غير خدا و دين رو آوردند و دچار جنگ و ستيز كفار شدند ، نه مهاجر و انصارى وجود دارند كه ايشان را يارى و كمك كنند و نه خدا و فرشتگان به ياريشان مىآيند زيرا اينها به دين توجه ندارند وقتى كه امرى لازمهاى چنين ناروا داشته باشد لازم است كه از ملزوم آن يعنى پناه بردن به غير اسلام پرهيز شود ، و ضمير مضاف اليه در دو كلمه حريمه و ميثاقه به اسلام بر مىگردد ، ولى بعضى از شارحان ترجيح دادهاند كه به خدا برمىگردد ،
اما اوّلى با سياق كلام مناسبتر است ، چنان كه نصب كلمات : جبرائيل و ميكائيل ارجح است ، و دنباله آن هم بايد مهاجرين و انصارا باشد كه چون نكره است ، اسم لاى نفى جنس به حساب آيد و فعل ينصرونكم هم كه در آخر آمده است خبر لا ، مىباشد و تفسير كننده خبرهاى ديگرى است كه در فرازهاى قبل حذف شده است .
[ 515 ]