فلا تستبطئوا . . . بأسه :
اين جمله نيز نوعى تهديد است و امام ( ع ) با اين مطلب مردم زمان خود را توجه مىدهد كه بىدرنگ در پى گناه و معصيت ،
عقوبت و كيفر حتمى است ، اطلاق لفظ استبطاء در اين مورد مجاز است ، زيرا معناى حقيقى آن موقعى است كه آدمى در انتظار واقع شدن امرى حريصانه بسر مىبرد و هنگامى كه مىبيند ، دير شده به طلب آن برمىخيزد و حال آن كه هيچ خردمندى به دنبال عقوبت و كيفر نمىرود تا بگوييم حضرت آنها را از اين كار نهى كرده است پس به معناى حقيقى نيست اما از اين بابت كه انسان هر گاه قصد انجام دادن معصيتى مىكند ، عقوبت و كيفر گناه را نزديك نمىبيند بلكه آن را خيلى دور تصور مىكند و اين تصور ، وى را در انجام دادن گناه كمك مىكند و چون به طريقى اين استبعاد سبب و علت گناه شده ، از راه اطلاق اسم جزء بر كل ، استبطاء كه در حقيقت جزء علت است علت تامه به حساب آمده و مورد توبيخ واقع شده است . دليل ديگر بر اين اطلاق آن است كه در حقيقت كسى كه اقدام به گناه مىكند با علم به اين كه پىآمد آن ، مجازات و كيفر است مثل آن است كه مىخواهد هر چه زودتر به آن برسد و با انجام دادن گناه به استقبال آن
[ 516 ]
مىرود ، به اين دليل حضرت اين گونه افراد را انتظار كشندگان عقوبت دانسته و آنان را از اين عمل نهى فرموده است و كلمات جهلا و تهاونا و بأسا ، مفعول له مىباشند و هر سه صلاحيت دارند كه علت غايى بعيد شمردن عقوبت باشند زيرا ناآگاهى انسان از كيفرهاى الهى به وسيله مرگ و قبر و هراسهاى سخت آخرت اين امور را در نظر او بعيد مىنماياند و نيز بىاعتنايى او به عقوبتهاى سخت خداوند باعث دور دانستن آن مىشود و وى را به تصميم و عزم بر گناهان كمك مىكند و عدم اطمينان به سختگيرى خدا در مجازاتها نيز چنين است .