لغات
وقره : غفلت ، از ماده وقر به معناى كرى و ناشنوايى است .
عشوه : نابينايى چشم به واسطه تاريكى شب ، و در اين جا به معناى غفلت و بىخبرى است .
برهه : زمان طولانى برزخ : عالم پس از مرگ يهتفون : صيحه و فرياد مىزنند .
نشح : صدايى كه هنگام گريه در گلوى انسان مىپيچد .
منادح : جمع مندح ، جاى پهن و پر وسعت .