فانظروا الى مواقع نعم اللَّه عليهم ،
حضرت در اين عبارات به مردم ،
خاطر نشان مىكند كه پند بگيرند از موقعيت مردمى كه همزمان با بعثت پيامبر
[ 61 ]
اكلت حنيفة ربها ، زمن التقحم و المجاعه
لم يحذروا من ربهم ، سوء العواقب و التباعه
[ 509 ]
اسلام وجود داشتند و خداوند به بركت اين نعمت بزرگ ايشان را از آن سختيها و ناهنجاريها رهايى بخشيد ، و ضمير مستتر در دو فعل عقد و جمع به خداى متعال برمىگردد كه قرآن ايجاد الفت و مهربانى در ميان آنان را به خداوند نسبت مىدهد چنان كه مىفرمايد : « لَوْ أنْفَقْتَ ما فىِ الْلأرْضِ جَميعاً ما اَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهْم وَ لكِنَّ اللَّه اَلَّفَ بَيْنَهُمْ إنّهُ عَزيزٌ حَكيم [ 62 ] » و معناى اين كه خداوند اطاعت آنان را به آيين خود پيوند داد ، آن است كه انديشههاى متفرق و نامنظم آنان را جمع و مرتب كرد ، زيرا در دوران جاهليت و بىدينى كارهاى آنان بر طبق ميلها و خواستههاى نفسانى بود كه از هم دورو با همديگر ناموافق بودند .
واژه جناح استعاره از كرامت و بزرگوارى است كه نعمت بعثت پيامبر بر عموم جامعه آن روز پخش كرد ، و حضرت اين استعاره را با كلمه نشر كه به معناى افشاندن و انتشار دادن است مرشح ساخته و كنايه از آن است كه اين نعمت و كرامت شامل عموم آنان بوده است و لفظ جداول كه به معناى نهرها و جويهاست ، استعاره از انواع گوناگون نعمتها ، خيرات و كمالات نفسانى و بدنى مىباشد ، يعنى علل و اسبابى كه باعث اين نعمتها است تشبيه شده است به نهرهايى كه آب در آن جريان دارد و فعل اسالت كه به معناى جارى ساخت ، به عنوان ترشيح براى استعاره آورده شده است .