فالاحوال مضطربة ،
اين جمله اشاره است به اوضاع آشفته و نامرتب ملتهاى گذشته و عبارت اختلاف ايديهم را كنايه آورده است از اين كه براى يارى يكديگر هماهنگ نبودند و تفرّق كلمه ، اشاره به نامأنوس بودن با همديگر است و اين كه براى رعايت مصالح خود به گرد يكديگر جمع نمىشدند و اضافه بلاء به كلمه أزل به معناى من است يعنى در گرفتارى كه از گذشته دور نصيب آنان بوده و همچنين اضافه أطباق به كلمه جهل و چنان كه در سابق معلوم شده است كه براى صفت جهل ، انبوهى از زشتيها وجود دارد كه برخى از آنها فوق ديگرى است ، نخستين و پستترين امرى كه در جاهل پيدا مىشود ناآگاهى وى از حقيقت و بالاتر از آن اعتقاد به حقانيت امور باطل است و از آن بالاتر اعتقاد به امر شبهه ناكى است با احتمال خلاف آن و بالاترين مرتبه ،
اعتقاد جزمى و قطعى به آن امر شبهه ناك بدون احتمال خلاف مىباشد ،
در نسخه ديگر كه از خط سيد رضى نقل شده اطباق به كسر همزه ذكر شده كه مصدر باب افعال است يعنى جهل آنان را فرا گرفته است .