امّا بعد فإنّى امّرت عليكما . . . تا آخر ،
امام ( ع ) به دو فرمانده خود چند دستور داده است كه ذيلا بيان مىشود :
1 دستور فرماندهشان مالك اشتر را در آنچه مصلحت انديشى مىكند بشنوند و پيروى كنند تا امورشان نظم بگيرد و در برخورد با دشمن سبب پيروزى آنان شود .
2 او را در جنگ ، و نيز در اظهار انديشه و رأى ، زره و سپر براى خود قرار دهند ، زيرا او كسى است كه نه ، بيم ضعف و ناتوانيش در جنگ مىرود و نه
[ 654 ]
احتمال لغزش و خطا در انديشهاش وجود دارد ، نه در امورى كه مصلحت است سريعتر انجام شود ، كندى مىكند و نه در آنچه كه بهتر است ، تاخير افتد و كندى شود ، عجله و شتاب مىكند بلكه هر كارى را به جايش انجام مىدهد .
در اين عبارت ، لفظهاى زره و سپر استعارهاند زيرا چنان كه اين دو ،
صاحبشان را در جنگ از تأثير سلاح دشمن حفظ مىكنند ، او هم كه داراى مهارت جنگى و انديشه درست است ياران خود را از شرّ جنگ و نقشههاى دشمن محافظت مىكند . موفقيت بسته به لطف خداست .
[ 655 ]