6 و اصدع المال . . . فى ماله ،
در اين جملهها روش استخراج صدقه و بيرون كشيدن زكات از ميان شتران و گوسفندان را بيان فرموده است كه آنها را دو نيمه كند و صاحبشان را بر انتخاب هر كدام از آنها آزاد گذارد و هنگامى كه يكى را برگزيد بر او خرده نگيرد ، و به او نگويد كه « اين نشد ، دوباره انتخاب كن » ، و سپس نيمه ديگر را دو قسمت كند و او را براى گزينش مختار گذارد و
[ 714 ]
اين تقسيمات را ادامه دهد تا آن جا كه يكى از دو قسمت به مقدار زكات واجب يا اندكى بيشتر رسد كه در اين صورت صاحب مال را آزاد مىگذارد كه هر طرف را مىخواهد برگيرد و طرف ديگر اگر به اندازه حق واجب الهى يا اندكى كمتر باشد نماينده امام تصرف كند و اگر بيشتر باشد زياديش را به صاحب مال برمىگرداند و در آخرين انتخاب هم اگر پشيمان شود و بخواهد دوباره انتخاب كند او را آزاد بگذارد تا نگرانى كه احيانا به سبب از دست دادن قدرى از مال و ثروتش برايش پيدا شده بر طرف شود و تسكين خاطر يابد . 7 امام ( ع ) نماينده خود را از گرفتن حيواناتى كه داراى برخى عيبها مثل پيرى و شكستگى و مسلوليت و ديگر بيماريهاى درونى باشد منع كرده تا رعايت حق الهى كه بسيار مهم است شده باشد و هم با مصارف هشتگانه كه در قرآن ذكر شده است مناسبت داشته باشد كه عبارتند از فقرا و مساكين و جز آنها .
قطب الدين راوندى رحمة اللَّه عليه مىگويد ظاهر سخن امام آن است كه قبل از آن كه دست به تقسيم بزند بايد حيواناتى كه داراى ، عيبهاى ياد شده باشند از ميان گلّه بيرون آورند و بعد تقسيمها را شروع كنند .
8 دستور داده است كه براى نگهدارى و محافظت اموال صدقه ، كسى را انتخاب كند كه مورد اطمينان باشد ، ديانتش كامل و خيرخواه خدا و رسولش باشد و نسبت به حيوانات مهربان باشد در كار خود نه ضعيف و نه تجاوزگر و نه سختگير باشد و تمام اينها از امورى است كه براى حفظ حقوق واجب الهى لازم است .
9 و نيز به نماينده خود دستور مىدهد كه آنچه از مال زكات جمع كرده بزودى به سوى او حمل كند و اين مطلب دو دليل دارد :
الف احتياج زيادى به صرف و خرج كردن در مواردش احساس مىشود .
ب تا اين كه مبادا پيش از رسيدن به مستحقان به عللى تلف شود و از بين برود .
[ 715 ]
10 آخرين نكته سفارش به رعايت حال حيوانات فرموده است كه نمايندهاش به امينى كه براى حفظ آنها مامور كرده بگويد : ميان ناقه و بچهاش فاصله ايجاد نكند و تمام شيرش را ندوشد ، زيرا اين دو عمل به طفل زيان وارد مىكند ، زياده از حدّ از او سوارى نگيرد و چنان نباشد كه زحمتها را منحصر به يكى كند و بقيه را معاف دارد زيرا اين كار بسيار ضرر دارد اما رعايت حد اعتدال ضرر سوارى را كاهش مىدهد و حكايت از مهربانى طبيعى مىكند و همچنين استراحت دادن به حيوان خسته و آسان گرفتن بر زخمى و سم ساييده و لنگ لازم است ، و نيز دستور مىدهد كه در مسير راه آنها را به علفزارها و محل آب داخل كند و در ساعتهاى آسايش به آنها فرصت تنفس و استراحت دهد تا وقتى كه به محل معين رسيدند چاق و سر حال باشند و درباره هدف از اين امر و نهىها مىفرمايد : تا اين كه آنها را بر طبق كتاب خدا و روش پيامبرش تقسيم كنيم ، اين مطلب با اين كه از وضع و حال آن حضرت ، براى هر كسى معلوم و مشخص است اما چون در رعايت حال اين حيوانات سفارش زياد فرمود ،
ممكن است براى برخى اوهام فاسده ، اين تصور پيدا شود كه شايد به سبب غرض شخصى كه نفعش به خودش مىرسد ، و بر خلاف كتاب خدا و سنت پيامبر است اين همه اصرار دارد ، لذا فرموده است : طبق كتاب خدا و سنت پيامبر تقسيم كنيم ، و سپس نماينده خود را تشويق كرده است به اين كه اين اعمال پاداش او را نزد خداوند زياد مىكند و هدايت و رشد او را به راه خداوند نزديكتر مىكند . اين كه پاداش وى را مىافزايد به دليل آن است كه اين كارها مشقّت و رنج او را زياد مىكند و زيادى مشقت باعث زيادى اجر و مزد مىباشد ، و اين كه رشد و هدايتش را نزديكتر مىكند به اين سبب است كه در اين امر به دنبال امام رفته و پيروى از هدايت و ارشاد او كرده است كه در قبل آگاهى از آن نداشت . توفيق از خداوند است .
[ 716 ]