لغات
نسخ : زدود و دگرگون كرد .
عاهر : زناكار ، چه زن باشد چه مرد ، و كلمه « فاجر » نيز به همين معناست .
[ 59 ]
كفاء : كفايت و بىنيازى .
ريّه : سيرآبى ، حالتى كه پس از آب خوردن براى انسان پيدا مىشود .
ريبه : نيرنگبازى و فريبكارى .
قارعه : سخت ، از شدايد روزگار .
اماط : زدود .
تمحيص : آزمايش .
يرديه : او را در ورطه هلاكت مىاندازد .
حوبه : گناه .