لغات
تاره : دفعه ، مرتبه مستهدفه : چيزى كه نصب مىشود و هدف تيراندازى قرار مىگيرد .
[ 167 ]
عفت الآثار : آثار محو شد ، ناپديد شد نمارق : جمع نمرق و نمرقه : متكاى كوچك كلكل : سينه بعثرت القبور : قبرها نبش شد ، و آنچه در آن بود بيرون آورده شد ، هر گاه شخصى كالاى فروشى خود را ، هم زند ، و زير و رو كند بطورى كه آنچه در پايين است بالا بيايد و آنچه در بالاست پايين آيد ، مىگويند :
بعثر الرجل متاعه : آن مرد كالاى خود را زير و رو كرد .