لغات
هزيمه : فرار كردن اعور الصيد : شكار ، ناتوان شد .
اعور الفارس : در بدن اسب سوار جاى خالى از لباس و زره كه ضربات شمشير و نيزه در آن كارگر افتد پيدا شد ، اسم فاعلش معور است يعنى آسيب زننده .
اجهز على الجريح : زخمى را به قتل رساند .
اهجت الشيئى : آن را به حركت در آوردم ،
پراكندهاش ساختم ( اثار ) فهر : سنگ صاف و مستطيل شكل هراوه : چوبى است مانند چماق ، ( گرز ) عقب : فرزند ، پسر يا دختر