و اجمعوا . . . غيرى ،
شارحان شيعه مىگويند : منظور حضرت از آن عده كه عليه حق او به منازعه برخاستند جامعه قريشند كه به هنگام وفات رسول اكرم ( در دار الندوه ) گرد آمدند و ديگران را به خلافت نصب كردند ، و مراد از كلمه « غيرى » : ديگران ، سه خليفه قبل از آن حضرت مىباشد ، ولى شارحان غير
[ 94 ]
شيعه مىگويند : مراد از آنها ، آن چند نفرى هستند كه به عنوان شورا اجتماع كردند و پس از مشورت عثمان را به خلافت برگزيدند ، بنابراين قول دو خليفه اوّل در اين شكايت داخل نيستند ( قهرا مراد از غيرهم عثمان خواهد بود ) . امّا اين قول ضعيف است ، زيرا در خطبه شقشقيّه كه قبلا بيان شد از هر سه خليفه پيش از خود شكايت كرده است . خلاصه پس از جستجوى سخنان امام و بررسى احوال آن حضرت منظور آن حضرت از اين سخن و امثال آن ، بر كسى پوشيده نيست ، و مىتوان ورود اين سخن را در مورد شكايت از طلحه و زبير ، هنگامى كه با يارانشان به سوى بصره شتافتند ، دانست ، زيرا در صورتى كه آن حضرت از زمامداران پيشين به خلافت سزاوارتر باشد ، با آن كه آنها در اسلام بر ديگران تقدم داشتند ، پس از اشخاصى كه در درجهاى پايينتر از آنها قرار گرفتهاند ، به طريق اولى براى خلافت سزاوارتر خواهد بود ، و اين مورد مانند سخنى است كه مىفرمايد : « بار خدايا به فريادم برس از آن شورا كه چگونه درباره من شك كردند و مرا با نخستين فرد از آن سه نفر مقايسه كردند و تا آن جا مرا پايين آوردند كه با چنين افرادى همسنگ كردند [ 1 ] . »