49 يسمع بلا خروق و ادوات ،
صفت ديگر شنوايى حق تعالى است كه همه اصوات را مىشنود اما بدون استفاده از آلات مادى گوش و قسمتهاى
[ 10 ] طبق اين عقيده اشاعره ، انشاء وجود ندارد و اينها همه اجزاء خبرند همچنان كه اجزاء كلام مىباشند .
[ 299 ]
گوناگون آن به دليل اين كه ذات بارى از نيازمندى به اسباب مادى و وسايل جسمانى مبراست و بر طبق اين استدلال كه استفاده از ابزار مادّى بر خداوند محال است اطلاق كلمه سميع به معناى حقيقيش بر او روا نيست اما چون در منابع دينى اين كلمه به خدا نسبت داده شده بايد به معناى مجازى آن گرفته شود يعنى عالم به مسموعات است از باب اطلاق سبب بر مسبّب ، چون قوّه شنوايى يكى از سببهاى علم و آگاهى مىباشد .