و لا امرؤ و ان صغّرته النفوس . . . ، او يعان عليه .
در اين جمله امام ( ع ) اين مطلب را بيان داشته است كه سزاوار هيچكس نيست خود را كمتر از آن بداند كه در اطاعت از خدا كمك بگيرد ، و يا مورد كمك واقع شود ، زيرا ، اگر چه شخصى را همه مردم كوچك بشمارند ، حداقل مىتواند ، به اطاعت خداوند و اداى حق او به مردم كمك كند ، هر چند به عنوان قبول كردن و پذيرفتن صدقات باشد ، و نيز مردم مىتوانند به وسيله او يكديگر را در اطاعت حق تعالى كمك كنند به اين طريق كه به او مقامى و موقعيتى اجتماعى بدهند تا دوستى آنها را محكم يا از آنان دفع ضرر كند .
كلمه اقتحام در جمله و اقتحمته العيون كه به معناى هجوم آوردن و به عنف داخل شدن مىباشد ، در اين مورد به عنوان استعاره به كار رفته است ، زيرا وقتى جامعه از روى تكبّر كسى را كوچك شمارد و با ديده حقارت به او بنگرد مانند آن است كه او را مورد حمله قرار داده و به زور بر او وارد شده است .
و غرض از ايراد اين جمله آن است كه مردم را وادار كند تا از يكديگر كمك بگيرند و در امور دينى با هم متّحد باشند ، و چنان نباشند كه ناتوانان و
[ 86 ]
حاجتمندان بر اثر ضعف و احتياجشان خوار و بىارزش شمرده شوند و بر عكس ، اغنياء نسبت به نيازمندان بىاعتنا باشند و نيرومندان بر ضعفا و ناتوانان تكبّر ورزيده و آنها را حقير شمارند ، بلكه همه آنان به سبب اتّحاد همانند يك تن باشند .
پاسخ به كسى كه در مدح آن حضرت مبالغه كرد : اما آنچه از سخنان امام در پاسخ شخصى كه برخاست و او را بسيار ستود ، برمىآيد ، آن است كه مىخواهد او را از زياده روى در تعريف و ستايشهاى فراوان منع كند ، و يا اين كه بطور كلّى ستودن اشخاص را جلو رويشان اگر چه سزاوار آن باشند ، از كارهاى ناپسند و زشت به حساب آورد و علّت آن هم روشن است ، زيرا اين عمل در بيشتر اشخاص باعث پيدايش خود بزرگ بينى و خود پسندى ، در نفس و كردار مىشود .