و ثبتت رجلاه . . . و الراحة ،
يعنى در قرار امن و راحت قدمهايش استقرار مىيابد .
عبارت « فى قرار الامن ، جار و مجرور و متعلق به ثبتت مىباشد ، و اين مرحله دوم است كه براى سالك پس از مرحله وقت به وجود مىآيد و طمأنينه ناميده مىشود ، و شرح آن چنين است كه : سالك ، تا هنگامى كه در مرحله وقت است ، از درخشش اين برقها بر ضمير او ، اضطراب و هيجانى در كالبدش پيدا مىشود كه احساس « خلسه » مىكند ، زيرا معمولا هر گاه براى نفس امر عظيمى رخ دهد به حركت و اضطراب در مىآيد ، ولى با كثرت اين واردات ،
نفس انسان به آنها الفت مىگيرد و احساس نگرانى نمىكند ، بلكه از آن رو كه قدم عقل او در درجهاى اعلا از درجات بهشت كه قرار امن و راحت از عذاب الهى است قرار گرفته ، كمال سكونت و اطمينان مىيابد .
[ 104 ]
آخرين جمله اين خطبه اين است : بما استعمل ، اين جارّ و مجرور نيز متعلق به ثبتت مىباشد و شرح آن چنين است : عارف به سبب به كار گرفتن قلب و روح خود در عبادت و جلب رضايت و خشنودى پروردگار متعال ،
گامهايش استوار شده است . توفيق از خداوند است .
[ 105 ]