لغات
وجيف : نوعى راه رفتن كه در آن شتاب و اضطراب وجود دارد .
عيانه : ديدن آن .
عنف : ضدّ نرمى و مدارا
[ 574 ]
فلتة : ناگهانى ، و بدون فكر و انديشه قلع النزل باهله : آب و هواى خانه به ساكنانش نساخت ، و باعث تنفر طبع آنان شد ، پس براى جاى دادن آنان در خود صلاحيت نداشت .
اتيح : قدرت و توانايى بر او پيدا شد قلعوا به : اهلش در آن استقرار نيافتند و ثبات نگرفتند جاشت القدر : ديگ به جوش آمد مرجل : ديگ مسى