13 اهلها ساق و . . . ،
اهل دنيا پيوسته در شدايد و ناراحتى به سر مىبرند و اين حال انسان مىباشد ، مرحوم قطب الدين راوندى در شرح عبارت فوق گفته است مراد آن است كه مردم دنيا هر كدام بىدرنگ در پى ديگرى به سوى آخرت روانند و فاصلهاى ميانشان نمىافتد مانند ضرب المثلى كه گفتهاند :
ولدت فلانة ثلاثه بنين على ساق يعنى فلانه زن ، سه پسر پشت سر هم زاييد در حالى كه ميان آنها به آمدن دخترى فاصله واقع نشد ، اما ابن ابى الحديد اين معنا را نپذيرفته بلكه واژه ساق را كنايه از امر شديد دانسته چنان كه در اول بيان داشتيم . بعضى هم آن را مصدر دانستهاند يعنى اهل دنيا به سوى آخرت رانده مىشوند . كلمه لحاق به اين معناست كه هر كدام از مردم دنيا در به وجود آمدن و از ميان رفتن به ديگرى ملحق مىشود و لفظ فراق يعنى ميانشان جدايى و فراق مىافتد چنان كه گفتهاند الدنيا مولود يولد و مفقود يفقد ، دنيا چيزى است كه پيوسته زاييده مىشود و سپس نابود مىشود . ممكن است منظور از لحاق ،
ملحق شدن زندگان به مردگان در عدم باشد .