ترجمه
نقل شده است كه شريح در زمان حكومت حضرت خانهاى به هشتاد دينار براى خود خريده بود ، اين گزارش كه به امام رسيد ، او را احضار كرد و فرمود : به من خبر رسيده است كه تو ، خانهاى به هشتاد دينار خريدهاى ، قبالهاش را نوشتهاى و بر آن گواه و شهود گرفتهاى ، شريح پاسخ داد : آرى چنين است ،
[ 583 ]
امام نگاه خشم آلودى به وى افكند ، و فرمود :
« اى شريح بهوش باش كه به همين زوديها كسى به سراغت خواهد آمد كه نه به قبالهات نگاه كند و نه از شهودت مىپرسد بلكه تو را از آن خارج مىكند و تنها تحويل به قبرت مىدهد . اى شريح بنگر كه مباد اين خانه را از غير مال خودت خريده باشى يا بهايش را از غير دسترنج حلال خودت پرداخته باشى كه هم در دنيا و هم در آخرت خود را زيانكار كردهاى ، آگاه باش ، اگر در هنگام خريد خانه نزد من آمده بودى نسخه قباله را بدين گونه مىنوشتم ، تا ديگر در خريد خانه حتى به بهاى يك درهم يا بيشتر ، علاقه به خرج ندهى ، نسخه سند اين است :
بسم اللَّه الرحمن الرحيم اين است آنچه كه بندهاى ذليل از كسى كه در حال كوچ است خريدارى كرده است ، خانهاى از سراى غرور ، در محله فانى شوندگان ، و در كوچه هالكان خريدارى كرد ، اين خانه به چهار حدّ منتهى مىشود ، حد نخستين ، به آفات و بلاها ، حد دوم به عزاها و مصيبتها ، حد سوم به هوا و هوسهاى هلاكتزا و حد چهارم به شيطان گمراه كننده منتهى مىشود و در خانه هم ، از همين جا باز مىشود ، اين خانه را مغرور آرزوها ، از كسى كه پس از مدت كوتاهى از اين جهان رخت بر مىبندد ، به مبلغ خروج از عزت قناعت و دخول در ذلت دنيا پرستى خريدارى كرده و هر گونه عيب و نقص و كشف خلافى كه در اين معامله واقع شود به عهده بيمارى بخش اجسام پادشاهان و گيرنده جان جباران و زايل كننده سلطنت فرعونها همچون كسرا ، قيصر ، تبّع ، و حمير مىباشد ، و به عهده كسانى كه ثروت را گردآورى كردند و بر آن افزودند و آنها كه بنا كردند و محكم ساختند طلاكارى كردند و زينت دادند ، انداختند و نگهدارى كردند و به گمان خود براى فرزندان باقى گذاردند همانها كه همگى به پاى حساب و محل ثواب و عقاب رانده مىشوند هنگامى كه فرمان داورى و قضاوت الهى رسيده باشد ، « وَ خَسِرَ هُنالِكَ المُبْطِلُوْنَ [ 1 ] » شاهد اين قباله ، عقل است ، آنگاه كه از تحت تأثير هوا و هوس خارج شود و از علايق دنيا ، جان سالم بدر برد . »
[ 1 ] سوره مؤمن ( 40 ) قسمتى از آخر آيه ( 76 ) ، يعنى : و بيهودگان در آن جا به زيان برسند .
[ 584 ]