مقصد اول : حضرت براى بيان ارزش و فضيلت تقوا چند صفت بيان مىفرمايد :
1 تقوا كليد تمام درهاى سعادت و نيك بختى است ، زيرا سبب مىشود كه عظمت الهى در دل انسان اهميت يافته وى را بر آن مىدارد كه از منهيات و محرمات بپرهيزد و تسليم فرمان حق تعالى باشد ، راه مستقيم عدالت را گرفته و هيچگونه انحرافى در گفتار و كردار او راه نيابد و در نتيجه آن ، مستوجب رحمت بىپايان پروردگار مىشود كه خود بهترين هدف از زندگى انسان است به اين دليل در اين سخن تقوا را تشبيه به كليد فرموده است زيرا همان طور كه كليد باعث باز كردن در مىشود و آدمى را به گنجينههاى گرانبها مىرساند صفت تقوا و پرهيزكارى نيز گشاينده تمام درهاى رحمت و ثوابهاى پروردگار است .
2 صفت دوم تقوا ، آن كه ذخيره رستاخيز است و روشن است كه آمادگى براى خوف و خشيت الهى و آنچه باعث كمالاتى در روح و نفس مىشود از بهترين اندوختههايى است كه موجب نجات انسان از تمام گرفتاريهاى رستاخيز مىشود .
3 تقوا سبب آزاد شدن از تمام انواع بردگى است چون تقوا باعث مىشود كه روح انسان و نفس ملكوتى او ، از تسلط صفات پليد و شيطانى كه در وجود وى قرار دارد رهايى يابد ، همچنان كه مملوك و برده ، از تحت قدرت و سلطه مالك و صاحبش آزاد مىشود ، لذا امام ( ع ) لفظ عتق را كه به معناى آزادى است در اين مورد استعاره آورده و از باب اطلاق اسم سبب بر مسبّب تقوا را بطور مجاز ، آزادى ناميده است .
4 تقوا وسيله نجات انسان از هر گونه هلاكت است در اين جا نيز از باب مجاز لفظ ، نجات را كه به معناى رهايى است همانند كلمه عتق بر تقوا حمل
[ 188 ]
كرده است چون سبب رهايى و نجات انسانها از همه هلاكتهاى اخروى و كيفر گناهان مىباشد و چه بسا ممكن است كه موجب خلاصى يافتن از برخى خطرهاى دنيا مىباشد كه با نبودن تقوا آدمى را تهديد مىكند .
5 با تقوا ، هر جويندهاى به مقصد خود مىرسد ، اگر مراد از اين مقصد امر آخرتى باشد كه بسيار روشن است زيرا باعث ثواب آخرت مىشود و اما اگر با توجه به دنيا حساب كنيم از آن جهت است كه بسيارى از مردم را مىبينيم كه با شعار اهل تقوا و تظاهر به آن وسيله رسيدن به خواستههاى دنيوى و موفقيت در كوششهاى خود را فراهم مىكنند .
6 تقوا نجات مىدهد كسى را كه بخواهد از كيفر و عذاب الهى خلاصى يابد .
7 صفت هفتم تقوا ، و تنال الرغايب يعنى به وسيله تقوا دسترسى به خواستهها پيدا مىشود و چون شارح معناى اين عبارت را با جمله و ينجح الطالب ( كه شرح آن در شماره 5 بيان شد ) يكى دانسته در نتيجه مىگويد : در هر دو صفت از صفات ششگانه بالا براى تقوا سجع متوازى به كار رفته است [ 2 ] .