54 و يبغض و يغضب من غير مشقّه ،
حق تعالى بدون رنج و مشقت به خشم و غضب در مىآيد ، بغض خداوند نسبت به بنده معنايى بر ضد محبّت وى نسبت به او مىباشد و آن چنين است كه از عطا كردن ثواب و پاداشهاى نيك به او كراهت ، دارد به اين دليل كه مىداند اين بنده شايستگى هيچ گونه محبّت را ندارد پس بايد او را كيفر كرد و به خوارى و مذلّت دچارش ساخت .
معناى اين صفت در انسان آن است كه آدمى به دليل درد و ضررى كه از ناحيه غير تصور مىكند او را ناپسند مىداند و با شدت اين معنا نفرت شديد پيدا مىشود . نيروى غضب تحريك مىشود و قصد ذليل ساختن وى مىكند ، اما غضب ، در خدا از آن جا ناشى مىشود كه وى نسبت به مخالفت بنده و عصيان او آگاهى كامل دارد و در انسان حركت نفسانى و شعلهور شدن قوه غضبيّه است تا براى مبارزه با آزار و ضررى كه در طرف مقابل تصور مىكند برخيزد و چون دو صفت بغض و غضب باعث به جوش آمدن خون قلب و سبب ايجاد زحمت و رنج براى دارنده اين دو صفت مىشود لذا هنگام اطلاق آنها بر خداوند با ذكر عبارت من غير مشقّة از اين معنا احتراز فرموده است و چنان كه در بعضى از صفتهاى گذشته خاطر نشان ساختيم اين جا نيز نسبت دادن صفتهاى دوستى ،
خشنودى ، خشم ، و نفرت به خداوند به معناى مجازى آنها و از باب ذكر ملزوم و اراده لازم مىباشد زيرا لازمه معانى حقيقى اين واژهها نقصان و امكان صاحب آنهاست .