انّ من حق من عظم . . . احسانه اليه ،
در اين جمله حضرت ( ع ) با يك استدلال منطقى توضيح داده است كه : هر كس مورد لطف و احسان و نعمت فراوان الهى واقع شود سزاوار است كه غير از ذات اقدس او ، همه چيز در نظرش حقير و كوچك شمرده شود .
صورت استدلالى كه در اين سخن امام ( ع ) مقدّر است قياسى است مركب از شكل اول كه مقدمات آن چنين است :
مقدمه اول ( صغرى ) : هر كس كه مورد لطف و عنايت و احسان و نعمت حق تعالى واقع شود سزاوار است كه از همه بيشتر عظمت و احترام الهى دل و جان او را فرا گيرد .
مقدمه دوم ( كبرى ) : و هر كس چنين باشد ( از همه بيشتر . . . . ) شايسته است كه بجز ذات پروردگار همه چيز در نزد او حقير و كوچك به شمار آيد .
شارح ، مقدمه اول را جمله : « انّ من حقّ من عظم . . . » گرفته است ،
و راجع به مقدمه دوم قياس مىگويد : از عبارت « لعظم ذلك » استفاده مىشود
[ 87 ]
يعنى به دليل عظمت و بزرگى خدا در دل او ، لازم است كه همه چيز ، جز حق تعالى در نظر او كوچك و حقير باشد ، آنچه در اين استدلال منطقى بيان شده گر چه قاعده كلى و مطلب عمومى است ولى در حقيقت مراد ، خود حضرت است ، زيرا بزرگترين نعمت خداوند ، در دنيا خلافت مسلمين و در آخرت هم كمالات معنوى است كه همه آنها ، ويژه وجود خود اوست ، بنابراين او خود سزاوارترين مردم است كه جلال الهى و عظمت ربّانى قلب و روح او را فرا گرفته باشد و به آن سبب همه چيز جز خداوند در نظرش بىارزش و حقير نمايد .