شرح
اين دو شخص ( طلحه و زبير ) اوائل كار آرزوى حكومت و خلافت در سر داشتند اما وقتى ديدند كه مردم امام عليه السلام را به اين امر برگزيدند هدف خود را عوض كرده اميد بر آن بستند كه لااقل حضرت آنان را در بعضى از امور حكومتى دخالت دهد و براى آنها از بيت المال سهمى بيش از ديگران مقرر فرمايد چنان كه بعضى از پيشوايان قبل از او مقرر داشته بودند ، به خاطر جاهطلبى كه در آنها وجود داشت تمايل داشتند كه امام موقعيت آنان را مورد توجّه قرار داده و ايشان را در بسيارى از مصلحت انديشيها شركت دهد .
اما چون آن بزرگ مرد قرآن و سنّت پيامبر را بناى كار خود قرار داده و تنها او بود كه مىتوانست فروع احكام را از آن دو استخراج كند ، و همو صاحب اسرار كتاب و سنت بود و چنان كه مىدانى بزرگان صحابه و خلفاى قبل در بسيارى از احكام به آن حضرت مراجعه مىكردند ، بنابراين ، در پيش آمدها نيازى به رايزنى با ديگران و توجه به افكار آنها نداشت .
امام ( ع ) با آوردن كلمه « يسير » : اندك چيزى كه آنها را بر آشفت و خشمگين ساخت به اين مطلب اشاره فرموده است كه : مشورت نكردن با آنها و برابر قرار دادن آنان با ديگران در سهم بيت المال ، گر چه در نزد ايشان دردآور و سخت است ، امّا براى آن حضرت دليل ناحق بودن نابرابرى بسيار سهل و آسان است ، و منظور از كسير ، كسى است كه حقش را ناديده گرفتهاند و بطور كامل بدو ندادهاند ، ( خود حضرت ( ع ) [ 1 ] ) كثير ، با « ثاء » سه نقطه ، نيز آمده است ، و در معناى آن دو احتمال مىرود :
1 منظور از بسيارى كه در انجام آن تاخير كردند ، افكار و مطالبى است كه درباره اصلاح امور مسلمانان ، مىبايست اظهار مىكردند و از باب دلسوزى
[ 1 ] كسير در نسخهاى كه شارح در اختيار داشته با سين بوده لذا اوّل به توجيه آن پرداخته و بعدا كثير با ( ث ) را عنوان روايتى ذكر فرموده است . ( مترجم )
[ 17 ]
به حال اسلام تذكر مىدادند ولى تأخير كردند و تا امروز نگفتند ، و به اين دليل بسيارى از اصلاحات تأخير افتاد .
2 ممكن است حضرت چنين اراده كرده باشد كه آنچه امروز اظهار كرده و بيان مىدارند و او را مورد سرزنش و انتقاد قرار مىدهند ، اندكى است از آنچه در دل دارند و اين خود دليل بر آن است كه حرفهاى زيادى غير از آن حرفها در دل دارند و ظاهر نمىسازند ، و در بيانش تأخير مىكنند .