ترجمه
« بالت را براى اهل مصر بگستر و كنارت را براى آنان همواردار و بر ايشان گشادهرو باش و در نگريستن بر آنها از نظر زير چشمى و نگاه كردن كامل ،
يكنواختى را رعايت كن تا اين كه بزرگان به منظور سود بردن خود به حمايت بىدليل تو طمع نكنند و ضعيفان از عدل و دادگرى تو بر آنها نوميد نشوند ،
زيرا خداى تعالى از شما بندگانش در مورد اعمالتان چه كوچك و چه بزرگ و چه ظاهر و چه پنهان سؤال خواهد كرد ، پس اگر كيفر كند ، شما ستمكاريد و اگر گذشت كند او بخشندهتر است .
اى بندگان خدا ، بدانيد كه پرهيزكاران ( سود ) دنياى زودگذر و آخرت آينده را بردند ، پس با اهل دنيا در دنياى آنها شركت داشتند ، اما اهل دنيا در آخرت با آنان شريك نبودند . در دنيا با بهترين وضع ساكن بودند ، و از بهترين خوراكيهايش استفاده كردند ، از دنيا همان بهرهاى را بردند كه سرمايهداران بردند و چيزى را گرفتند
[ 726 ]
كه جباران و متكبران گرفتند ، و سپس با توشهاى رساننده و تجارتى سودآور از دنيا رفتند ، در دنياى خود لذت زهد را چشيدند و يقين كردند كه فردا در آخرت همسايگان خدا هستند ، دعايشان ردّ نمىشود و از بهره لذت آنان چيزى كم نمىآيد ، پس اى بندگان خدا از مرگ و نزديك شدن آن بر حذر باشيد ، و ساز و برگ آن را آماده داريد ، زيرا كه با امرى بزرگ و خطرناك مىآيد ، خير و نيكى را مىآورد كه هرگز با آن بدى نيست و يا شرّ و بدى را مىآورد كه هرگز با آن خيرى نيست ، پس چه كسى به بهشت نزديكتر از كسى است كه كار بهشت را انجام مىدهد و كيست نزديكتر به دوزخ از كسى كه كار دوزخ مىكند ؟ و شما راندهشدگان مرگ هستيد كه اگر بايستيد شما را مىگيرد و اگر از آن بگريزيد شما را در مىيابد ، و او از سايه با شما همراهتر است ، مرگ به موهاى پيشانى شما بسته شده و دنيا از پى شما درهم پيچيده مىشود ، پس بترسيد از آتشى كه گوديش طولانى و گرميش سخت و عقوبتش تازه به تازه است خانهاى است كه در آن رحمت نيست و خواهشى در آن پذيرفته نمىشود و غم و اندوهى بر طرف نمىشود . و اگر بتوانيد خوف و ترستان را از خدا زياد كنيد و اميدتان را به او نيك كنيد بين ترس و اميد را جمع كنيد ، زيرا بنده كامل خدا كسى است كه حسن ظنش به خدا به اندازه ترسش از وى باشد ، و نيك بينترين مردم به خدا ، ترسناكترين ايشان از اوست .
آگاه باش اى محمد بن ابى بكر ، كه من تو را بر بزرگترين متصرفات خودم :
مصر ، فرمانروايى دادم ، پس بر تو لازم است كه مخالفت با نفس كرده ، از دين و آيينت دفاع كنى هر چند بجز يك ساعت از روزگار برايت باقى نمانده باشد ، و به منظور خشنودى هيچ كس از آفريدگان ، خدا را به خشم نياور ، زيرا هر چه كه در نزد غير خداست عوضش نزد خود او مىباشد ، ولى عوض آنچه نزد خداست نزد غير او نمىباشد .
نماز را در وقتى كه مشخص شده است بجاى آور ، و به دليل بىكارى آن را پيش از وقت انجام مده و به علت كار داشتن آن را از وقتش مگذران ، و بدان كه هر يكى از كارهايت تابع نمازت مىباشد . »
[ 727 ]