فجعلكم مرمى نبله ،
در پايان امر ، مردم را هشدار مىدهد كه شيطان را دشمن اصلى خود بدانند ، زيرا اوست كه آنان را هدف تيرهاى خود قرار داده و لگدكوب گامهايش ساخته است و دستهاى ستمگرى و جنايت خود را بر روى آنها باز كرده است .
در اين عبارت چند استعاره است الف نبل استعاره از وسوسههايى است كه هر كس را تحت تأثير بگيرد .
وى را در وادى هولناك ضلالت و گمراهى ابدى سرازير مىسازد ، چنان كه هر كس مورد اصابت تير ، واقع شود مرگ به سراغش مىآيد ، و چون آنها هدف وساوس هستند لفظ مرمى را بر آنها اطلاق كرده است .
ب لفظ موطىء كه به معناى لگدگاه است استعاره از از ذلت و خوارى گناه است كه بر او ، وارد مىشود مثل وجود بىارزشى كه لگدمال شود و كلمه قدم به عنوان ترشيح ذكر شده است .
ج كلمه مأخذ ، استعاره از حالت گرفتارى آدميان در بندها و ريسمانهاى وساوس شيطانى مىباشد و چون معمولا گرفتنها به وسيله دست انجام مىشود لذا كلمه يد را براى ترشيح آن آوردهاند .
[ 452 ]