و ما بين اللَّه . . . السالمين ،
يعنى ميان او ، و هيچ يك از آفريدگانش صلح و سازشى نيست كه او را استثنا كند و آنچه را بر ديگران حرام كرده براى او مباح سازد زيرا سازشكارى از علامتهاى ترس و نياز است كه هر دو بر خداوند محال و ناروا مىباشد .
برخى از شارحان گفتهاند : آنچه از قرآن و روايات درباره احباط و بطلان اعمال آمده ، حمل بر آن شده است كه فاعل به بعضى از شرايط لازم فعل اخلال رسانده و آن را چنان كه وظيفه داشته انجام نداده و يا بدون بصيرت و يقين بلكه از روى گمان و تخمين بجا آورده و خلاصه بر وجهى واقع نشده است كه استحقاق ثواب داشته باشد نه اين كه آن را بر وجه صحيح و مستحق ثواب انجام داده و سپس باطل شده باشد ، زيرا اين امرى است كه طبق برهان و دليل عقلى محال و غير ممكن است .
پس از آن كه حضرت مردم را توجه داد كه از سرگذشت شيطان و بدبختيهايى كه به سبب گناه و خود خواهى و تكبر ، بر سرش آمده ، عبرت بگيرند ،
هم اكنون آنان را از اين دشمن خدا ، بر حذر مىدارد كه مبادا آنان نيز به اين درد مبتلا شوند . دشمنى او با خدا ، همان دورى از اطاعت دستورهاى او ، و
[ 426 ]
رو آوردن به مخالفت و معصيت وى مىباشد . در عبارت متن از تكبر ، تعبير به بيمارى شده است ، زيرا اين صفت ناپسند يك بيمارى روانى است كه از امراض جسمى بسيار دردناكتر مىباشد .
عبارت ان يعديكم در محل نصب بدل از عدوّ است و از قطب راوندى نقل شده است كه مفعول دوم براى فعل احذروا مىباشد ولى درست نيست ،
زيرا اين فعل متعدى به دو مفعول نمىشود .