ما اطول هذا العناء و ابعد هذا الرجاء ،
شارح در بيان ترتيب اين دو جمله سه احتمال ذكر كرده ، احتمال اوّل آن است كه جدا از قبل باشد و رابطهاى با آن
[ 323 ]
نداشته باشد به اين احتمال كه جملههاى ديگرى قبل از آن بوده كه گرفتاريهاى شيعيان را در آن زمان و نااميد شدنشان را بيان مىكند ، در چنين شرايطى تنها اميدوارى آنان به فرج آل محمد ( ص ) است كه آن نيز همراه با مشقتهاى زيادى مىباشد ، و حضرت اين عبارت را به عنوان قول شيعه بيان فرموده است كه آنها از شدت رنج و نااميدى مىگويند : چه طولانى است اين سختى و چه دور است اميد فرجى كه با قيام آن نجات دهنده حاصل خواهد شد ، و اين احتمال كه اين دو جمله جدا از جملههاى قبل خود باشد بر طبق عادتى است كه از مرحوم سيد رضى معمول است كه گاهى در آوردن جملات التقاط مىكند و آنها را پشت سر هم نمىآورد .
احتمال دوم آن است كه جمله استينافيه و دنباله ما قبل خود باشد كه امام ( ع ) پيروان خود را با اين بيان توبيخ و سرزنش كرده است ، براى آن از حقيقت و معنويت رو گردانده و به دنياى فانى رو آوردهاند و در طلب وى و اميدوارى به آن خود را به مشقت و رنج مىاندازند و اين چنين آنان را از كارى كه در پيش گرفتهاند متنفّر مىسازد و پيداست كه رنج دنيا براى طالبان آن ،
طولانىترين رنج و آسايش خواستن از آن ، دورترين خواستهها مىباشد ،
چنان كه حضرت در سخنان قبل فرمود : « هر كس براى دنيا بكوشد ، دنيا از دستش مىرود [ 2 ] » و پيامبر ( ص ) فرمود « هر كس دنيا را بزرگترين وجهه همت خود قرار دهد ، خداوند آن چنان كوشش وى را بر ضررش از هم مىپاشد كه پيوسته فقر و بىنوايى جلو چشمش قرار دارد ، در حالى كه جز آنچه از دنيا نصيب اوست برايش پيش نمىآيد [ 3 ] . » و اين سخن دلالت مىكند بر اين كه هر كس تمام همتّش دنيا و زرق و
[ 2 ] من ساعاها فاتته .
[ 3 ] من جعل الدنيا اكبر همّ فرّق اللَّه عليه همّه و جعل فقره بين عنييه و لم يأته منها الا ما كتب له .
[ 324 ]
برق آن باشد ، پيوسته فقر و نيازمندى را پيش روى خود ملاحظه مىكند و اين باعث مىشود كه همواره براى به دست آوردن آن ، در رنج و زحمت به سر ببرد .
احتمال سوّم آن كه ، منظور از كلمه عناء كه امام بيان فرموده ، رنجى باشد كه خود حضرت در بيشتر اوقات تحمل مىكرد تا مردم را به سوى خدا و امور آخرت و معنويت بكشاند و البته اين كار رنج و مشقت طولانى داشت ، زيرا آنان به حرف وى گوش نمىدادند و از وحدت كلمه پشتيبانى نمىكردند . و مراد از كلمه رجاء اميدوارى به اصلاح آنهاست كه آن را دور و بعيد شمرده است .