فلا تعتبروا الرضا . . . الاقتدار [ الإقتار ]
يعنى خيال نكنيد كه خشنودى خدا از بندهاش به اين است كه ثروت دنيا و فرزند زياد به او دهد و غضب وى نسبت به او ، اين باشد كه از داشتن اين امور محرومش سازد . اين سخن امام ( ع ) گويا پاسخى است از پرسشى كه ممكن است گويندهاى چنين بگويد : حال كه
[ 463 ]
پيغمبران و اولياى خداوند ، از خواصّ بندگان ، و مطيع فرمان وى و مورد رضايت او مىباشند ، پس چرا آنان را با سختيها و ناگواريها گرفتار ساخت و از اموال دنيا و زن و فرزند بىبهرهشان داشت ، چنان كه فرعون هم به موسى اين اشكال را كرد كه اگر او پيامبر است و ارزش و اعتبارى دارد پس چرا از آرايشهاى دنيا و زينتهاى طلايى بىبهره است ؟ و كفار قريش به پيغمبر اسلام گفتند : در صورتى به او ايمان مىآوريم و او را پيامبر مىدانيم كه داراى گنجينهاى از جواهرات و گوهرهاى قيمتى باشد ، و يا باغها و مزارعى داشته باشد كه شكمها را سير كند خلاصه در پاسخ اين گونه سؤالهاى مقدر ، حضرت مىفرمايد : اين قبيل اشكالها و توهمات به علت ناآگاهى آنان از عموميت امر ، امتحان و آزمايش است ،
خداوند چنان كه بندگان خود را با مبتلا ساختن به فقر و نيازمندى و گرفتار ساختن به مشقتها و ناگواريها مىآزمايد همچنين آنان را به افزودن اموال و فرزندان آزمايش و امتحان مىكند ، بنابراين نبايد تصور كرد كه دارا بودن اين امور دليل سعادت انسان در پيشگاه خداست ، همچنان كه نداشتن آن دليل بدبختى و شقاوت نيست و امام ( ع ) به منظور تبيين فرمايش خود به اين آيه شريفه استناد فرموده است « أَيَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدّهُمْ بِه مِنْ مالٍ وَ بَنيْنَ نُسارعُ لَهُمْ فىِ الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ [ 41 ] » يعنى گنهكاران مىپندارند ما كه اموال و امور دنيوى آنان را زياد مىكنيم ، اين امر دليل رضايت و خشنودى ما از كارها و عقايد پست آنان مىباشد ، و حال آن كه چنين نيست بلكه ايشان بىخبراند از اين كه آنچه به ايشان دادهايم براى امتحان و آزمايش آنهاست و اين امور بر بلا و گرفتارى آنان مىافزايد ، كلمه جهلا كه منصوب است مفعول له مىباشد .