و قد علمتم موضعى . . . ،
در اين عبارت حضرت شرح مىدهد كه چگونه از اول عمر در خدمت رسول خدا بوده و در سايه تربيت وى آماده كمالات نفسانى علمى و اخلاقى برتر شده و مناسبتها و اولويتهايى را بيان مىدارد كه در حصول اين تربيت و ملازمت ، مؤثر بوده است و اينك به ذكر آنها مىپردازيم :
1 نخست خويشاوندى نزديك وى با رسول خداست كه با يكديگر پسر عمو بودند ، پدرهايشان برادران اصلى از يك پدر و مادر بودند و ديگر اولاد عبد المطّلب ، از يك پدر و مادر نبودند جز زبير كه ( مادرش صفيّه دختر عبد المطّلب با پدر پيغمبر و على ( ع ) از يك پدر و مادر بودند ) .
2 دوم موقعيت خاصى كه با رسول خدا داشته و آن را با اين مطلب كه
[ 528 ]
پيامبر او را در كنار خود مىگرفت هنگامى كه كودك بود و ساير آنچه را كه بيان فرموده است ، شرح مطلب اين است كه مجاهد مىگويد يكى از نعمتهاى خداوند بر على ( ع ) كه درباره وى انجام و خير او را اراده فرمود ، آن است كه در يكى از سالها قحطى و خشكسالى سختى قريش را فرا گرفت ، ابو طالب كه داراى فرزندان و عيالات زيادى بود ، طبعا بسيار در مضيقه قرار داشت ، از اين رو پيامبر اكرم به عمويش عباس كه از بقيه بنى هاشم وضعش بهتر بود گفت مىدانى كه برادرت ابو طالب عيالمند است و سختى معيشت وى را مىآزارد چه مىشود برويم و هر كداممان يكى از فرزندانش را تكفل كنيم تا تخفيفى در زندگانى او پديد آيد ؟
او هم پذيرفت و دو نفرى پيش ابو طالب رفتند و پيشنهاد خود را بيان داشتند ،
ابو طالب گفت عقيل را پيش من بگذاريد و هر چه مىخواهيد انجام دهيد ، پس پيغمبر اكرم على را انتخاب كرد و عباس هم جعفر را برگزيد ، و از طرفى تنها ابو طالب بود كه مدتها كفالت پيامبر را به عهده داشت و او را در دامن خود پروراند و بعدها او را در آغاز پيامبريش حمايت كرد و از شرّ مشركانش رهانيد و هنگام ظهور دعوتش ، وى را يارى كرد و اين مطلب از امورى است كه ويژگى موقعيّت على را در نزد پيامبر تاكيد مىكند .
ويژگى ديگر على ( ع ) با پيامبر ، خويشاوندى سببى و مصاهرت آن دو بزرگوار مىباشد ، كه باعث پيدايش نسل اطهر و فرزندان معصوم و ائمه اطهار شد ، در مورد اين كه حضرت مىفرمايد پيامبر اكرم لقمه را مىجويد و در دهان من مىگذاشت مطلبى را حسن بن زيد بن على بن الحسين ( ع ) ، از پدرش زيد نقل كرده است كه پيغمبر خدا ( ص ) لقمه گوشت يا خرما را در دهان مىجويد تا نرم شود و آن را در دهان على ( ع ) كه طفلى كوچك در دامن پيامبر بود ،
مىگذاشت .
3 موقعيت سوّم كه حضرت با پيامبر اكرم داشته اين است كه هرگز گفتهاى
[ 529 ]
خطا و عملى خلاف از او ديده نشد ، و اين مطلب به آن دليل بود كه تربيت در دامن رسول خدا و عبادات و رياضتهاى شرعى ، عامل چيرگى عقل بر دو نيروى خشم و شهوت و سبب مغلوبيّت نفس اماره است كه خود سرچشمه خطاى در گفتار و خلاف در رفتار مىباشد ، و در نتيجه اين امور ترك رذايل و دورى از گناه و معصيت ، ملكه نفسانى و خلق و خوى وى گرديد و اين همان مقام عصمت از هر گونه خطاست كه در حق آن حضرت و بقيه معصومين از فرزندان وى ادعا شده است و جاى هيچ گونه انكارى نيست :
منظور از فرشتهاى كه مىفرمايد از اول زندگى همدم پيامبر بود جبرئيل است كه در اصطلاح گروهى از دانشمندان اسلامى تعبير به عقل فعال مىشود و همراهى با او اشاره به آن است كه نفس مقدس آن حضرت از اول طفوليت تحت تربيت وى بود و بر حسب استعداد كاملى كه در طبيعت او وجود داشت علوم و مكارم اخلاقى و بقيه راههاى رسيدن به مقام قرب الهى را به او افاضه مىكرد . و در ضمن يادآورى موقعيتهاى خود با پيامبر ، اشاره به تربيت آن حضرت به وسيله فرشته وحى مىكند تا خاطر نشان سازد كه علوم و معارف و مكارم اخلاقى و سجاياى نفسانى رسول اكرم در خود وى نيز به وسيله تبعيت از پيامبر ، تحقق يافته است .
از مطالبى كه درباره پيامبر با فرشته و نگهداريش به سبب او ، ذكر شده روايتى است كه از امام باقر ( ع ) نقل شده است كه فرمود : خداوند بر حضرت محمد ( ص ) فرشته با عظمتى را موكل ساخته بود كه از آغاز انفصال از شير خوارگى او را به كارهاى خير و مناسب ، راهنمايى كند و به مكارم اخلاق وادار سازد و ، وى را از شرور و خويهاى نامناسب باز دارد ، و او كسى است كه در سن جوانى كه هنوز به درجه پيامبرى نرسيده بود پيوسته اين ندا به گوشش مىرسيد :
السلام عليك يا محمد يا رسول اللَّه و چنان گمان مىكرد كه اين ندا از سوى سنگها
[ 530 ]
و يا داخل زمين است امّا هر چه دقت مىكرد چيزى را مشاهده نمىكرد . . .