7 مبتدع الخلايق بعلمه ،
با علم و آگاهيش عالم هستى را آفريده است ، چنان كه از ظاهر عبارت بر مىآيد علم و دانش خداوند سبب و علت آفرينش موجودات مىباشد ، و سبب نيز به دليل سبب بودنش بر مسبب تقدم دارد ، چنان كه عقيده اكثر فلاسفه اين است اما متكلمان اين مطلب را ردّ مىكنند زيرا مىگويند علم تابع معلوم است و تابع نمىتواند سبب و علت چيزى باشد بنابراين ، حرف « با » طبق عقيده فلاسفه براى سببيّت است و به عقيده متكلمان براى مصاحبت است اما به نظر ما كه معتقديم صفات خداوند زايد بر ذاتش نيست بلكه ذات او با علم و قدرت و اراده و بالاخره با تمام صفات كمالش يكى است و اختلافى كه به نظر مىرسد بر حسب اعتباراتى است كه عقلهاى محدود و ناتوان ما از مقايسه با مخلوقات به وجود مىآورند ،
چنان كه تحقيق آن در خطبه اول كتاب بيان شده است ، بنابراين فرقى نمىكند كه آفرينش مخلوقات مستند به ذات حق تعالى يا به علم و قدرت ، و يا به ديگرى ا ز صفات وى باشد و اين مسأله كه آيا علم تابع معلوم است و نمىتواند سبب
[ 375 ]
معلوم خود باشد و يا اين كه خود متبوع است و مىتواند علت آفرينش باشد در جاى مناسب خود ، بحث و تحقيق شده است و از مواردى است كه عده زيادى را به ورطه خطا و اشتباه افكنده است . ممكن است واژه مبتدع را به معناى آفريننده نگيريم تا دچار اشكال بالا نشويم بلكه آن را به معناى محكم كننده و ابداع كننده و خلاصه كسى بگيريم كه منظره بديعى را به وجود مىآورد كه از زيبايى آن بيننده به شگفتى در مىآيد ، و معلوم است كه اين مطلب از علم بر مىخيزد و به اين دليل است كه محكم كارى و زيبايى عمل را نسبت به علم و دانش فاعل آن عمل ، مىدهند .