5 فانا صنايع ربنا . . . لنا ،
نكته پنجم ، به طريق ديگر در اين جمله برترى خاندان خود را بر ديگران خاطر نشان كرده و آن عبارت از اين است كه خداوند نعمت بزرگ پيغمبرى را به اين خانواده اختصاص داده و به واسطه ايشان مردم را هم از آن برخوردار فرموده ، و اين جمله در حكم مقدّمه صغراى قياس از شكل اوّلى است كه به منظور فخر و مباهات دليل آورده است كه هيچ كس را نسزد كه از نظر شرافت با آنها برابرى كند و در فضيلت با ايشان همسرى كند ، و كبراى آن در تقدير چنين است : و هر كس بلا واسطه تربيت يافته و پرورده پروردگارش باشد ، و مردم بعد از او ، و به واسطه وى ، پرورده پروردگار باشند ،
هيچ كس نمىتواند در شرافت و فضيلت با او برابرى كند . لفظ صنايع در هر دو موضع به عنوان مجاز به كار رفته ، و از باب اطلاق اسم مقبول بر قابل و حالّ
[ 12 ] اين جمله ، مثلى است براى كسى كه از راه راست بيرون رفته ، به بيراهه مىرود خلاصه معنا : از كسانى كه به طمع صيد دنيا ، از راه حق بيرون رفتهاند مانند عمرو عاص پيروى مكن و به سخنانشان گوش مده فيض الاسلام ، ج 2 ، صفحه 896 . ( مترجم )
[ 759 ]
بر محلّ است و اين تعبير بعدها بسيار به كار گرفته شده است ، مثلا وقتى كه كسى نعمت خود را به ديگرى اختصاص دهد گفته مىشود فلانى ، او را صنيعه ( برگزيده ) خود قرار داده ، مثل قول خداوند : « وَ اصْطَنعْتُكَ لِنَفْسى [ 13 ] » .