طعنا . . . لمقاتلكم ،
امام ( ع ) چشمها را محل نيزههاى دشمنان قرار داده و همچنين گلوها را محل قطع شدن و بينيها را جاى نرم كردن و كوبيدن و كشتارگاهها را مقصد و مقصود آنان خوانده است به اين دليل كه هر گاه كسى بخواهد ديگرى را با ذلت به هلاكت رساند اين امور را در اين موارد انجام مىدهد ، زيرا اگر چه از باب مثال ضربت نيزه بر تمام بدن رنجآور است امّا وقتى كه به چشم وارد شود سختتر است و منظرهاى زشتتر ايجاد مىكند ، و بقيه هم بر همين قياس مىباشد .
بعضى از شارحان گفتهاند ، نصب كلمات طعنا ، حزّا ، دقّا ، قصدا و سوقا مصدرهاى منصوب به فعل مقدر مىباشند و اين بهترين وجوه است ولى بنابر روايت لإثخان الجراحه كه لام در اوّل آن آورده شود ، مىتوانيم طعنا و دو كلمه بعدش را مفعول دوم براى فعل او طأوكم و لام را براى غرض بگيريم يعنى به خاطر اين كه جراحتهاى شما را افزايش دهند شما را با نيزه زدن و گلو بريدن و
[ 433 ]
درهم شكستن بقيه اعضاء لگدمال مىسازند اما دو كلمه قصدا و سوقا باز هم مصدرند ( فعلشان حذف شد ) زيرا از مفعول به دور مىباشند .
اكنون كه شيطان و لشكريانش اين گونه كارها را درباره انسانها انجام مىدهند ، اگر مراد از لشكريان شيطان كسانى باشند كه در ميان مردم به وسوسه و فساد در روى زمين مىكوشند معنايش اين خواهد بود كه آنان با وسوسههايشان در ميان ياران امام ( ع ) تفرقه انداخته و آنها را وادار به مخالفت با امامشان مىكنند و اين امر سبب ضعف آنها و چيرگى دشمن شده كه آن اعمال را نسبت به اينها انجام دهند و نتيجه آن خوارى و ذلت در دنيا نصيب آنها شده و سرانجام ، با مهارهاى قهر و خشم الهى كه در بينيهاى آنها نهاده شده به سوى آتشى كه بر ايشان آماده شده كشيده مىشوند .
واژه خزائم ، حلقههاى موئينى كه شتر را با آن مهار مىكنند ، استعاره از گناهان و روحيات ناپسندى است كه ناگزير آنان را به سوى دوزخ مىبرد همچنان كه مهار شتر باعث كشاندن آن به هر طرف كه انسان بخواهد مىباشد و لفظ سوق ترشيح اين استعاره است ، امّا اگر مراد از لشكريان ابليس ، مخالفان امام و آنهايى باشند كه با آن حضرت و يارانش مىجنگيدند ، انجام دادن آنان اين كارها را درباره ياران وى امرى است روشن و ظاهر و در معناى اين كه آنان را به سوى آتش سوق مىدهد نيز دو احتمال وجود دارد :
الف دشمنان امام و يارانش از قبيل معاويه و پيروانش كه با غلبه و زور مسلمانانى را كه از اطاعت امامشان سرپيچى مىكردند تحت حكومت خود و راههاى باطل و خلاف حق مىكشاندند و بديهى است كه ورود در مسيرهاى باطل ناگزير آدمى را به آتش مىبرد و در اين هنگام كلمه خزائم يا استعاره از آمادگى نفوس آنان براى رفتن به راه باطل و بيهوده است و يا از دستورهاى انحرافى كه به مسلمانان مىدهند و آنان را بر انجام گناه وادار مىسازند ، مىباشد .
[ 434 ]
ب احتمال دوم آن كه آنان را به سوى آتش مىكشاند ، شيطان و پيروان وسوسهگر او ( از جنّ و انس ) مىباشد .