تهوى اليه ثمار الافئده ،
خواهشها و ميلهاى دلها به سوى خانه كعبه به جنبش و حركت در مىآيد ، هنگامى كه كسى به سوى چيزى مايل مىشود ، و آن را دوست مىدارد ، مثل آن است كه خود را نمىتواند كنترل كند و خواهى نخواهى بر روى آن سقوط مىكند ، به اين دليل ، واژه هوى را براى حركت به جانب محبوب و سعى و كوشش به منظور رسيدن به آن سو استعاره آورده است ، و بعضى از شارحان گفتهاند : ثمرة الفؤاد ، سويداى قلب است ، يعنى باطن دلها به سوى آن ميل مىكند و به همين مناسبت به فرزند مىگويند ، ثمرة الفؤاد ، به احتمال ديگر ممكن است كه لفظ ثمار استعاره از افرادى باشد كه به سوى كعبه مىآيند ، به اعتبار اين كه هر كدام از آنها محبوب خانواده خود مىباشد ، بنابراين او مانند ميوه و نتيجه پيدا شده از دلهاى آنهاست زيرا آنان در تربيت او كوشيدهاند تا او انسانى
[ 47 ] سوره بقره ( 2 ) آيه ( 124 ) يعنى : به يادآور موقعى را كه ما خانه كعبه را مقام امن و مرجع درخواستهاى خلق قرار داديم .
[ 48 ] سوره حج ( 22 ) آيه ( 27 ) يعنى : تا مشاهده كنند منافعى براى خود و از آن رو نام خدا را بر زبان دارند .
[ 477 ]
كامل شده است و احتمال سوم آن است كه منظور از ميوه دلها ، چيزهاى خوب و پسنديدهاى است كه از هر جا به مكّه آورده مىشود چنان كه خداوند در قرآن مىفرمايد « يُجبى إلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيئىٍ [ 49 ] » و دليل اضافه شدن ثمار به افئده آن است كه اين امور محبوب و مطلوب دلهاست ، و در جاى ديگر مىفرمايد « وَ اجْعَلْ أَفْئِدةً مِنَ النّاسِ تَهْوى إلَيْهِمْ و ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمراتِ [ 50 ] » و چون واژه هوى كه به معناى ميل داشتن است استعاره مىباشد ، كلمه مهاوى خواستگاهها را برايش ترشيح آورده زيرا هر خواستنى خواستگاهى لازم دارد ، و لغت عميقه صفت براى فجاج است كه در قرآن مىفرمايد : « يَأْتْينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَميْقٍ [ 51 ] » صفت گودى براى راه وصول به مكّه به علت طولانى بودن راه مكه است و اين كه از دورترين شهرها به آن سرازير مىشوند و جزيرههاى منقطعه به اين دليل است كه دريا آنها را احاطه كرده و از بقيه قسمتهاى زمين جدايش ساخته است كلمه حتّى براى غايت و به معناى لام است و تعبير لرزش شانهها ، كنايه از حركات در حال طواف مىباشد زيرا لازمه حركت سريع مىباشد . واژه ذللا جمع ذلول به معناى رام منصوب و حال براى ضمير مستتر در فعل تهرّ مىباشد ، و بعضى گفتهاند ممكن است حال از مناكب باشد و جمله يهلّلون نيز در محل نصب است بنابر حاليت و شعثا و غبرا هم حال از ضمير در يرملون مىباشد و عبارت انداختن پيراهنها پشت سرشان كنايه از نپوشيدن آنهاست و اين كه زيباييهاى خود را با آزاد گذاشتن موهايشان زشت كردهاند ، به دليل آن است كه تراشيدن و كندن و پاك
[ 49 ] سوره قصص ( 28 ) قسمتى از آيه ( 56 ) ، يعنى : انواع نعمت و ثمرات به سوى مكه آورده مىشود .
[ 50 ] سوره ابراهيم ( 14 ) قسمتى از آيه ( 36 ) يعنى : خدايا دلهاى مردم را به سوى آنها مايل گردان ، و به انواع ثمرات آنان را روزى ده .
[ 51 ] سوره حج ( 22 ) قسمتى از آيه ( 26 ) يعنى : از ميان تمام درههاى عميق و راههاى وسيع به سويش مىآيند .
[ 478 ]
كردن مو بر محرم حرام است و فديه دارد و روشن است كه اين عمل خود باعث زشتى و قباحت منظر مىشود و روش معمول را كه به منظور حفظ زيبايى ، موها را اصلاح مىكنند بر هم مىزند .