33 و لا تتوهّمه الفطن فتصوّره ،
يكى ديگر از صفات سلبيه خداوند آن است كه افكار و انديشهها نتوانند وى را دريابند چون به و هم و تصور درنيايد .
منظور از هوشمندى خردها كه از سخن امام ( ع ) استفاده مىشود آن است كه به چابكى بتوانند با توسل به دليل و راهنما مطلب را دريابند ، و دليل اين كه حضرت از درك خردها به توهّم تعبير فرموده آن است كه هر گاه عقل بخواهد امور مجرّد از ماده را دريابد ، ناچار است كه با كمك گرفتن از وهم و خيال آنها را به صورتهاى مادّى و قالبهاى مثالى تصور كند و اين گونه ادراك جز توهم و خيال چيزى نيست و از اين روست كه نفس آدمى آنچه را كه در خواب مشاهده مىكند
[ 291 ]
نمىتواند آنها را بعد از خواب با حالت تجرّد به خاطر آورد و به اين دليل بود كه نفس جبرئيل را به صورت دحيه كلبى مشاهده مىكرد ، بنابراين شرح سخن امام اين است كه اگر انديشه آدمى بخواهد ذات حق را دريابد ، ناچار بايد از وهم و خيال يارى جويد و حق تعالى را در صورتى خيالى ترسيم كند . در حالى كه مقام مقدّس ربوبى بكلّى از تصوير مبرّاست ، پس به اين دليل از ادراك واقعى انديشهها بدور مىباشد .