شرح
امام ( ع ) در آغاز اين خطبه از باب مجاز ، لفظ « عدل » را به جاى « عادل » آورده است ، يعنى لازم را ذكر و ملزوم را اراده فرموده است .
جريان عدل در سراسر عالم هستى
خداى متعال نظر به علم و آگاهيش بر همه چيز ، حكومت و قضايش عادلانه است و هر دستورى كه صادر مىفرمايد بر طبق نظام كلى آفرينش و حكمت بالغه اوست ، و اين مطلب شامل تمام موجودات مىشود زيرا همه چيز به فرمان او به وجود مىآيند ، در اين جا شارح اشكالى را كه براى بعضى در مورد همگانى بودن عدل به وجود مىآيد پاسخ مىگويد : اشكال آن است كه در عالم طبيعت امور جزئى وجود دارد كه شرّ به شمار مىآيند و بر حسب صورت ستم است ( افراد ستمگر ، باد ، طوفان ، زمين لرزهها ) ، جواب آن است كه اينها شرّ و فساد مطلق نيستند بلكه هر كدام نسبى است يعنى نسبت به بعضى از امور و
[ 61 ]
برخى اشخاص شرّاند ، و با اين حال اينها از لوازم عدل و خير هستند زيرا بدون آن ، وجود خير و عدل امكان ندارد ، چنان كه انسان ، وقتى انسان است كه داراى قواى خشم و شهوت نيز باشد ، كه اين صفات اندكى فساد و شرّ به همراه دارد ، و چون خير بيشتر از شرّ است و رها كردن خير بسيار به خاطر شر اندك خود شرّى بزرگ در برابر بخشش و حكمت خداوند است ، بنابراين وجود اين شرور جزئى لازم است و لطمهاى به نظام عدل كلّى در جهان آفرينش وارد نمىآورد .
امام ( ع ) با گفتار خود : عدل اشاره به اين مطلب فرموده است كه هم اكنون در عالم نظام عدل موجود و بر قرار است ، و با عبارت سيّد عباده به سخن خود پيامبر اشاره كرده كه فرموده است : « من سرور اولاد آدم هستم ولى اين مايه افتخار من نيست [ 1 ] . »