ا لا ينظرون . . . البشر ،
در اين قسمت حضرت آنان را كه از انديشيدن در عظمت حق تعالى و شگفتى آفرينش او غافلند آگاه كرده و آنها را به تفكر وامىدارد و با اين عمل به بهترين وجه ، نظم و ترتيب سخنورى را رعايت فرموده است زيرا بطور معمول هر گاه خطيبى بخواهد براى جمعى به سخنرانى بپردازد نخست بطور اجمال كليّاتى از آنچه منظور نظر دارد براى شنوندگان مىگويد تا ذهن آنها را براى شنيدن اصل گفتار آماده سازد ، و سپس به تفصيل مطلب مىپردازد ، اين جا نيز به دليل اين كه مىخواهد بطور تفصيل برخى از آفريدههاى عجيب الخلقه خداوند را براى آنان بيان كند و آنها را به تفكر وادار سازد ، در اوّل به عظمت و بزرگى قدرت كامله حق تعالى اشاره كرده و شنوندگانى را كه از انديشيدن در خلقت خدا غافلند مورد سرزنش و ملامت قرار مىدهد تا بفهماند كه مىخواهد مطلبى را به تفصيل بيان دارد ، و به دنبال آن به منظور توجه دادن به اين كه چگونه زيبايى خلقت در مخلوقى ريز و كوچك روشن و آشكار است هيأتى آراسته و قوى ، چشمانى بينا و استخوان بندى عظيم با داشتن جثهاى به ظاهر كوچك و اين صفتها را براى آن موجود ، بدون ذكر نامش بيان كرده است تا اين كه دلها براى درك آن تمايل بيشتر پيدا كنند و نفسها براى دريافت عظمت الهى آماده شوند ، و در پايان آن به ذكر نام وى پرداخته و مىفرمايد :
[ 241 ]