الذى لا بدّلك من لقائه و لا منتهى لك دونه ،
در اين سخن امام ( ع ) فايدههاى چندى است كه اكنون به شرح آن مىپردازم :
1 امام ( ع ) با توجه دادن معقل به اين كه ناگزير به پيشگاه الهى خواهد
[ 650 ]
رفت او را متوجه تقواى الهى كرده است .
2 جهاد و مبارزه را بر او سهل و آسان مىكند ، زيرا هنگامى كه عقيده داشت ، جهاد عبادتى است كه آدمى را به خدا نزديك مىكند ، و از طرفى ناچار به ملاقات پروردگار نائل خواهد شد ، ناهموارى جنگ و مبارزه بر او هموار مىشود .
3 او را به تقواى الهى امر كرده و به لقاى پروردگار هشدار داده است تا اوامر و نواهى كه در وصيت ذكر شده سريعتر انجام شود ، و آنها عبارتند از :
الف : جنگ نكند مگر با كسى كه با او بجنگد زيرا جنگ با غير جنگ كننده ، ظلم است .
ب : اين كه بامداد و پسين را براى سير و حركت لشكر برگزيند زيرا در اين دو وقت هوا سرد و مناسب راه رفتن است ، و وسط روز به استراحت بپردازد به دليل اين كه در اين هنگام هوا گرم است و دشوارى راه رفتن فراوان .
ج : اين كه به آرامى حركت كند تا ضعيف بتواند خود را به قوى برساند و به دليل نياز به نيروى زياد و اجتماع تنگاتنگ ، رنج و تعب بر مردم چيره نشود .
د : و اين كه در اول شب راه نيفتد زيرا خدا شب را براى استراحت و خواب قرار داده است تا از رنج سفر بياساييد ، و آن را وقت كوچ كردن قرار نداده است ، و نيز به سردار خود امر كرده است كه در هنگام شب جسم خود را راحت سازد و مركب خود را تيمار كند .
از طريق مجاز و اطلاق اسم مظروف بر ظرف ، لفظ ظعن را بر شب اطلاق كرده است .
س : امر كرده است كه بعد از استراحت در شب ، سير خود را از هنگامى قرار دهد كه سحر فرا رسيده يا فجر طلوع مىكند زيرا در آن وقت احتمال سفر خوش مىرود .
[ 651 ]
ط : و هنگام برخورد با دشمن ، در ميان يارانش قرار بگيرد تا طرفين لشكر بتوانند به او مراجعه كنند و دستورات او را بشنوند . امور ديگرى كه نهى فرموده عبارتند از اين كه به دشمن چنان نزديك نشود كه فكر كنند مىخواهد آتش جنگ را برافروزد و آشوب بپا كند ، تا بهتر بتواند آنها را به حق دعوت كند ، و عذرش نزد خداوند پذيرفتهتر باشد ، ديگر اين كه از دشمن چنان زياد ، دور نشود كه خيال كنند مىترسد و براى غلبه بر او جرأت پيدا كنند ، و براى اين دو دستور اخير مهلتى تعيين كرده و آن تا هنگامى است كه امر و فرمان جديدش به وى برسد ، مطلب ديگر آن كه بغض و عداوت آنان او را بر آن ندارد كه پيش از اتمام حجت و دعوتشان به سوى امام بر حق ، با آنها آغاز به جنگ كند ، چرا كه در اين صورت جنگ براى خدا نخواهد بود ، بلكه به منظور هوا و هوس و عداوت و دشمنى خواهد بود ، و از طاعت و عبادت خدا خارج خواهد شد . توفيق از خداست .
[ 652 ]