و فى الرقاب ،
يعنى در آزاد كردن بندگان ، ابن عباس گفته است : منظور بندگان مكاتب مىباشند كه سهمى به آنها داده مىشود تا به صاحبان خود بدهند و آزاد شوند ، و قرض داران كسانى هستند كه مديون شدهاند در حالى كه نه اسراف و ولخرجى داشته و نه مال را در راه معصيت مصرف كردهاند .
و مراد از فى سبيل اللَّه جنگاوران و مرزداران مىباشد و ابن السبيل : در سفر مانده كه مالى براى مصرف خود ندارد ، به او نيز از صدقات داده مىشود اگر چه در وطنش داراى ثروت باشد .
در اين عهدنامه امام ( ع ) براى كارگزار خود كسانى از مستحقان را كه شفقت و مهربانى درباره آنان را لازم مىداند به يك فرض پنج طايفه و به فرض ديگر چهار گروه ذكر كرده است :
فرض نخست آن است كه سائلان را در مساكين داخل بدانيم ، و منظور از دفع شدگان هم عاملان زكات باشند و قرضدار و ابن السبيل هم كه در آخر ذكر شده است پس پنج گروه مىشوند ، و اين كه امام از عاملان تعبير به دفع شدگان فرموده ، يا به اين دليل است كه دفع مىشوند يعنى براى جمعآورى ماليات دور فرستاده مىشوند ، و يا به اين علت است كه وقتى پيش صاحبان اموال مىآيند كه زكات بگيرند صاحبان اموال آنها را از خود مىرانند و دور مىكنند و سبب اين كه حضرت جمع كنندگان زكات را به اين صفت ذلّت و خوارى تعبير فرموده اين است كه تواضع داشته باشند و نسبت به صاحبان اموال يا مستحقان زكات دلجويى و مهربانى كنند و رياست و تسلط باعث فخر و تكبرشان نشود .
فرض ديگر كه در سخن امام چهار طايفه ذكر شده ، در صورتى است كه
[ 722 ]
منظور از دفع شدگان نيز فقراى سؤال كننده باشند ، به دليل اين كه در هنگام سؤال از مردم ، مورد طرد و دفع واقع مىشوند ، چنان كه يكى از شارحان نهج البلاغه بيان كرده است . در هر حال اين كه حضرت به ذكر همين چند طايفه قناعت كرده و بقيه را ذكر نفرموده است به اين دليل مىباشد كه اينها از بقيه گروهها بيچارهتر و ضعيفتر هستند .