ترجمه
« آنچه از احاديث كه در ميان مردم وجود دارد مخلوطى است از حق و باطل ، راست و دروغ ، ناسخ و منسوخ ، عامّ و خاص ، محكم و متشابه و احاديثى
[ 37 ]
كه به خوبى محفوظ مانده و رواياتى كه طبق ظنّ و گمان نقل شده است .
برخى از مردم در زمان رسول خدا ( ص ) اخبار دروغى به آن حضرت نسبت دادند تا آنجا كه روزى در ميان جمعيت بپا خاست و بر اين عمل اعتراض كرد و چنين فرمود :
« هر كس عمدا بر من دروغ بندد ، جايگاهش آتش دوزخ و جهنم سوزان است [ 1 ] » همانا كسانى كه براى تو اخبار و احاديث را نقل مىكنند از چهار گروه بيرون نيستند .
1 منافقان ، منافق كسى است كه اظهار ايمان مىكند و خود را به اسلام نسبت مىدهد ، از گناه نمىترسد و دورى نمىكند ، از روى عمد بر پيامبر خدا دروغ مىبندد ، اگر مردم مىدانستند كه او منافق و دروغگوست حرف او را قبول نمىكردند ، امّا مىگويند : او صحابى پيامبر است ، رسول خدا را ديده و از او شنيده و مطالب را از آن حضرت دريافت كرده است ، در نتيجه گفتار او را مىپذيرند ، در حالى كه خداوند وضع منافقان را چنان كه بايد روشن ساخته و اوصاف آنان را براى تو بر شمرده است ، امّا آنان پس از درگذشت پيامبر ( ص ) باقى ماندند و به پيشوايان ضلالت و گمراهى و كسانى كه با دروغ و بهتان مردم را به دوزخ مىكشاندند ، تقرب جستند ، كارهاى ايشان را تقليد كردند و آنها را فرمانروايان جامعه قرار داده و بر گردن مردم سوارشان كردند ، و به وسيله ايشان به خوردن دنيا مشغول شدند ، اصولا مردم ، همراه پادشاهان و دنيا هستند ، مگر كسى كه خداوند او را از گناه نگهدارى فرمايد . اين بود يكى از گروههاى چهارگانه .
2 اشتباه كاران ، شخصى كه از رسول خدا چيزهايى شنيده ولى درست آن را حفظ نكرده است ، پس دچار اشتباه شده ولى به عمد دروغ به پيامبر نبسته است ، پس آنچه دارد و مىداند ، روايت مىكند و به كار مىبندد ، و مىگويد : من آن را از رسول خدا شنيدهام ، در حالى كه اگر مسلمانان مىدانستند كه اشتباه كرده
[ 1 ] من كذب علىّ متعمدا فليتبوّأ مقعده من النار .
[ 38 ]
آن را از او نمىپذيرفتند ، و اگر خود او نيز به اشتباهش پى برده بود آن را رها مىكرد و به آن عمل نمىكرد .
3 اهل شبهه : سوم كسى كه چيزى را از رسول خدا شنيده كه به آن امر مىكرده ( امر موقّت بوده ) ولى بعدا كه از آن نهى كرده آن را نشنيده يا چيزى را شنيده كه حضرت از آن نهى مىكرده و بعدا كه به آن ، امر كرده نشنيده است ،
بنابراين ، مطلب اول را كه نسخ شده به خاطر سپرده امّا به مطلب بعدى كه ناسخ آن است توجّه نكرده است و اگر مىدانست كه آنچه شنيده نسخ شده است آن را ترك مىكرد و اگر مسلمانان نيز هنگامى كه كلام او را مىشنيدند ، مىدانستند كه نسخ شده است آن را از او نمىپذيرفتند .
4 حافظان راستگو : قسم چهارم شخصى كه به خدا و رسول او دروغ نبسته است و به واسطه خوف از خدا و احترام رسول گرامىاش دروغ را دشمن مىدارد ، و از اشتباه هم مصون است ، بلكه آنچه را شنيده به درستى حفظ كرده و بدون كم و زياد نقل مىكند ، ناسخ را حفظ مىكند و به آن عمل مىكند و منسوخ را حفظ مىكند و از آن دورى مىگزيند ، عام و خاص و محكم و متشابه را شناخته و هر كدام را در جاى مناسب خود قرار مىدهد .
گاهى از رسول خدا سخنانى صادر مىشده كه داراى دو وجه بوده است :
يك وجه خاصّ و يك وجه عامّ ، پس كسى كه مقصود خدا و پيامبر را درك نكرده بود آن را مىشنيد و بدون شناخت معنى و مقصود و هدف از آن ، به توجيه آن سخن مىپرداخت ، و اين چنين نبود كه تمام اصحاب رسول خدا از آن حضرت سؤال كنند و براى فهميدن آن كنجكاوى كنند ، تا آنجا كه دوست مىداشتند عربى از بيابان يا غريبى از راه دور برسد و از آن حضرت چيزى سؤال كند تا آنها پاسخش را بشنوند ، امّا من هرگز چيزى به قلبم خطور نمىكرد مگر آن كه آن را مىپرسيدم و كاملا به ذهنم مىسپردم ، اين است وجوه اختلاف مردم در احاديث و اختلاف رواياتشان . »
[ 39 ]