20 و بها امتنع منها ،
نقصانى كه در قواى ادراكى آدمى وجود دارد آنها را از احاطه بر وجود خداوند باز داشته است زيرا چنان كه پيش از اين خاطر نشان ساختيم قوه واهمه و خيال ، اختصاص به جزئيات حسّى دارد و براى درك معانى كلّى و مجرّد از مادّه آماده نيست . دليلهاى ديگرى هم براى آن وجود دارد كه از جمله آنها ، علوّ ساحت اقدس ربوبى از انواع تركيب است علاوه بر نقصى كه در قواى ادراكى مىباشد . اين صفت به تعبير ديگر چنين بيان مىشود : نيروى واهمه با اعتراف خود از درك ذات حق تعالى عاجز است ، به دليل اين كه هم خودش ناقص است و هم ، كنه ذات حق درك شدنى نيست ،
هنگامى كه توجه به خدا مىكند و مىخواهد وى را بشناسد به عجز و ناتوانى خود اعتراف مىكند .