و إنّ لك . . . و امّا موفوك حقّك ،
در اين عبارت براى حسن رفتار با مستحقان و كمال رعايت حقوق آنها دليل آورده است .
جمله مذكور در متن در حكم صغراى شكل اوّلى است كه تقدير كبرايش اين است : هر كس را كه در مالى بهرهاى معين و واجب باشد و در آن بهره ،
شركايى هم نيازمند و بينوا داشته باشد و حق خود را هم از آن مال بطور كامل
[ 720 ]
بستاند ، بر او لازم است كه حق شريكان خود را نيز كاملا پرداخت كند . اين مقدمه كبرى كه تقديرش بيان شد ، در سخن امام ، با قياس ديگرى كه مركب از دو متصله است مورد استدلال واقع شده كه صغراى اين قياس از اين قرار است : اگر حق اين شركاى خود را ندهى ، كسى خواهى بود كه دشمنانش اكثر مردم هستند يعنى فقرا و مساكين و ساير مستحقان و هر كس دشمنانش بيشتر مردم باشند يعنى همه اصناف ، پس بدا بر حالش در نزد خداوند ، روز قيامت و نتيجه اين قياس ، قضيه متصلهاى است كه از مقدم صغرى و تالى كبرى تركيب يافته به اين قرار : اگر حق آنان را ندهى بدا به حالت ، اين بيان را امام ( ع ) به منظور تهديد فرموده ، و عامل زكات را بيم داده است از آن كه درباره مستحقان از كوچكترين ستمى دورى كند .
كلمه شركاء عطف است بر حقا معلوما ، و اهل المسكنه صفت آن است و بؤسا مصدر و مفعول مطلق ، گروههايى كه مورد مصرف صدقات هستند هشت گروهند كه در قرآن شمرده شدهاند « انّما الصّدقاتُ لِلْفُقَراء تا و ابن السَّبيل 2 » .
واژه فقير بر طبق قول ابن عباس و جمعى ديگر از مفسران ، شخص خوددارى است كه عفت خود را حفظ مىكند و از كسى سؤال نمىكند اما مسكين شخصى است كه سؤال مىكند . اصمعى گفته است : فقير كسى است كه به اندازه خوراكش دارد ، اما مسكين آن است كه هيچ ندارد .