شرح
روايت شده است كه هر گاه جنگ شدت مىيافت و سوار مركب مىشد ،
نام خدا را بر زبان مىآورد و سپس مىفرمود : حمد خدا را بر نعمتها و فضايل همگانيش ، پاك و منزه است آن كه اين مركب را در اختيار ما گذاشت در حالى كه ما توانش را نداشتيم و ما به سوى پروردگارمان مىرويم ، بعد رو به طرف قبله مىكرد و دستهايش را بلند مىكرد و مىگفت : بارالها گامها را به سوى تو برداشتم . . . تا آخرين كلمه : خير الفاتحين ، و بعد به يارانش مىفرمود با بركت خدا راه بيفتيد و سپس مىگفت : اللَّه اكبر اللَّه اكبر لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر ، يا اللَّه يا احد يا صمد ، يا رب محمد ، بسم اللَّه الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم ، اياك نعبد و اياك نستعين ، اللهم كف عنا ايدى الظالمين و اين بود شعار حضرت در جنگ صفين .
معمولا نظر امام ( ع ) بر اين بوده است كه جهاد را به عنوان عبادتى خالص براى خدا انجام دهد ، و چون كمال عبادت و رمز سودمنديش آن است كه همراه با ياد خدا و توجه باطن به سوى او باشد ، به اين دليل ، چنان كه در اين سخن و مواردى شبيه آن موجود است ، روش حضرت در هنگام جهاد تضرع و زارى و توجه به حق تعالى بود ، تا هم عبادتش را از روى خلوص و مطلوب انجام دهد و هم طلب پيروزى و نصرت براى غلبه بر دشمن ، از خداوند كرده باشد ، پس با تعبير باز شدن دلها به سوى حق تعالى اشاره به كمال اخلاص براى خدا در حال جهاد كرده ، و با كشيده شدن گردنها و خيره شدن چشمها به
[ 662 ]
جانب ذات اقدس او لازمه اخلاص را كه چنين وضع و هيأت مخصوصى براى انسان حاصل مىشود ، اراده فرموده ، و با جابجا شدن گامها و لاغرى جسدها اشاره به اين مطلب كرده است كه سفر جهاد و رنجهاى فراوانش تنها براى خدا و وصول به قرب و رضايت او انجام يافته است ، و ما عبارت :