شرح
امام ( ع ) فرزندش را با نهى كردن از اندوختن مال ، موعظه كرده و از اين عمل به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن عبارت :
« فانّك . . . » است . و عبارت : « بما شقيت به » يعنى : بدبختى در دنيا با زحمت جمع آورى مال و بدبختى در آخرت به وسيله اندوختن مال است ، به دليل قول خداى تعالى : وَ الَّذينَ يَكْنِزونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فى سَبيل اللَّه . . . [ 101 ] و
[ 101 ] سوره توبه ( 9 ) آيه ( 34 ) يعنى : كسانى كه طلا و نقره را گنجينه مىكنند و در راه خدا انفاق نمىكنند ، آنها را به عذابى دردناك بشارت بده .
[ 751 ]
كبراى مقدّر آن نيز چنين است : و هر كس مالى را پس از خود بگذارد براى هر يك از دو گروهى كه استحقاق ترجيح دادن بر خويش را ندارند ، چنين كارى روا نيست .
سيد رضى مىگويد : اين گفتار به نحو ديگر نيز به شرح زير ، روايت شده است : « امّا بعد ، آنچه از دنيا در اختيار تو است ، پيش از تو صاحبى داشته و پس از تو نيز به صاحبى مىرسد ، و تو براى يكى از دو تن گردآورى مىكنى : كسى كه از آن در راه طاعت خدا استفاده كند و نيكبخت شود به وسيله آن چيزى كه تو بدان سبب بدبخت شدهاى يا كسى كه آن را در راه معصيت خدا به كار برد ، پس بدبخت شده به وسيله آنچه تو براى او جمع آوردهاى و هيچ يك از اين دو شايسته نيست كه بر خود مقدّم بدارى و نه آن كه بر عهده خود بگيرى ، پس براى كسى كه گذشته ، رحمت خدا را و براى آن كه باقى است روزى خدا را اميدوار باش . » در اين روايت امام ( ع ) به وسيله دو قياس مضمر از دنيا بر حذر فرموده است : يكى فانّ الّذى فى يدك . . . و بعدك است ، و كبراى مقدر آن چنين مىشود :
و هر چه اين طور باشد سزاوار نيست كه تو بدان دل ببندى و بر آن اعتماد ورزى .
دوّمى عبارت : و إنّما انت . . . ظهرك است و كبراى آن همان است كه در روايت اوّل گذشت . كلمه : حمل را براى بر دوش گرفتن گناهان و جمعآورى مال ، استعاره آورده و كلمه « ظهر » را به عنوان ترشيح به كار برده است . آنگاه امام ( ع ) به چيزى بهتر از مال براى گذشتگان اميد رحمت خدا و براى بازماندگان اميد روزيى كه خداوند به هر زندهاى وعده داده است راهنمايى فرموده است .