و لا حان حينك
يعنى : آن وقت نزديك مباد يعنى هنگام فريب خوردن من
[ 470 ]
از تو و اين كه تو مرا گول بزنى .
عبارت : هيهات يعنى آنچه را تو از من مىخواهى بسيار دور است . آنگاه امام ( ع ) او را امر به فريفتن ديگرى كرده است ، كنايه از اين كه دنيا چشم طمعش را از او ببرد ، نه آن كه مقصود امام ( ع ) اين باشد ، ديگران را بفريبد ، اين سخن مانند آن است كه به فريبندهاش وقتى كه از فريب او اطّلاع يافته است بگويد :
ديگرى را فريب بده ، يعنى فريب تو در من اثر نمىكند . آنگاه مانند يك همسر ناراضى ، در حالى كه از او بيزار است ، دنيا را مخاطب مىسازد ، و به او اطّلاع مىدهد كه از او بىنياز است . سپس طلاق سه باره او را عنوان مىكند تا جدايى او را مورد تأكيد قرار دهد با اين عبارت : لا رجعة فيها ( راه برگشتى نيست ) و اين جمله كنايه از نهايت نارضايتى است و طلاق دنيا را به خاطر توجه امام ( ع ) به زيانبخش بودن آن كه همان زيبايى و جلوه آن باشد ، مورد تأكيد قرار داده است . و بعد به عيبهايى اشاره فرموده است كه به خاطر آن معايب از او ناراضى بوده و طلاقش داده است . و آنها عبارتند از كوتاهى زندگانى ، يعنى مدّت زندگى در دنيا ، و كمى ارزش ، يعنى كمى ارزش و جايگاه آن در نظر امام ( ع ) و بعد ، ناچيزى آرزويى كه از دنيا مىرود . سپس از چند چيز ناليده است :
1 از كمى توشه در سفر الى اللّه ، و قبلا روشن شد كه توشه همان تقوا و اعمال شايسته است ، و روش عارفان در ناچيز شمردن اعمال خود چنين است .
2 درازى راه و طريق الى اللّه ، و چيزى در نزد عقل درازتر از نامتناهى نيست .
3 دورى سفر ، به دليل دورى نتيجه و سرانجام كار و نامتناهى بودن آن .
4 سختى منزلگاه ، و نخستين منزلگاهها مرگ است ، و بعد از آن عالم برزخ سپس قيامت كبرا . و خدا يار و ياور است .
علاوه بر چهار مورد فوق ، عبارت : و خشونة المضجع ، يعنى ناهموارى قبر ،
[ 471 ]
نيز روايت شده است .