شرح
در اين نامه امام ( ع ) اوقات نماز فريضه را بيان كرده است :
اوّل : وقت نماز ظهر و تعيين آن با وقت بازگشت خورشيد ، يعنى بازگشت
[ 225 ]
و ميل خورشيد به جانب مغرب ، آنگاه اندازهگيرى با آغل بز كرده و آن را اوّل ظهر دانسته است ، با توجه بر اين كه وقت ظهر با اختلاف افق در شهرهاى مختلف تغيير مىكند .
دوم : وقت نماز عصر ، و آن را به باقى ماندن خورشيد در حال روشنى و درخشندگى كه به دليل غروب به زردى نگرايد ، تعيين كرده است . لفظ حياة حيّة را كه براى تابش خورشيد بر روى زمين از باب تشبيه [ به موجود زنده ] در قسمتى از روز ، استعاره آورده است ، و مقصود همان قسمتى و بخشى از روز است . و بعد ، امام ( ع ) آن قسمت از روز را با مدّتى كه مسافر به طور عادى دو فرسخ راه را در آن مدت مىتواند بپيمايد ، مشخّص كرده است .
سوم : وقت نماز مغرب كه به دو وسيله معرّفى فرموده است : يكى آنكه :
هنگام افطار روزهدار ، يعنى وقت ناپديد شدن قرص خورشيد . دوم : موقعى كه حاجيان رهسپار مىشوند و از عرفات برمىگردند . به خاطر روشن بودن اين دو علامت و شناخت مردم طرف سخن امام ( ع ) با آن علامتها وقت مغرب را معرّفى كرده است .
چهارم : وقت نماز عشاء ، آن را به رفتن سرخى آفتاب از طرف مغرب ،
معرّفى كرده است . و آخر وقت نماز عشاء را تا يك سوم از شب رفته تعيين كرده است ، تنها پايان وقت نماز عشاء را تعيين فرموده است نه بقيه نمازها را ، چون آخر وقت هر نماز از نمازهاى يوميه با اول وقت نماز ديگر روشن مىگردد ، جز آخر وقت نماز عشاء كه پيوسته به شب است و آن هم نمازى از نمازهاى واجب ندارد ، و اما آخر وقت نماز صبح كه مرزش را طلوع خورشيد تعيين فرموده است ،
آن هم واضح است .
پنجم : وقت نماز صبح ، و تعيين آن ، به موقعى كه شخص صورت رفيق و همراهش را ببيند و بشناسد و آن هنگام طلوع فجر دوم است ، همان سرخى كه از
[ 226 ]
طرف مشرق پيدا مىشود ، و نشانهاى كه امام ( ع ) يادآور شده ، روشنترين نشانى براى عموم مردم است .
آنگاه فرمانروايان را به انجام كارى و نهى از كارى سفارش كرده است : اما انجام كار ، آن است كه نماز را همچون ناتوانترين فردشان بخواند ، يعنى قرائت و واجبات نماز را طول ندهد و سوره بقره و ديگر سورههاى طولانى را نخواند ، زيرا همه مردم توان انجام چنان نمازى را ندارند و در نتيجه باعث زحمت آنها مىشود و بعضى از آنها را از انجام نماز با جماعت باز مىدارد و اين زيانى است كه در اسلام نفى شده است . امّا سفارش به ترك كارى ، آن است كه با طول دادن نماز باعث فتنه نشوند ، و دليل فتنه و فساد در اين جا همان است كه ايشان با طول دادن نماز كه لازمهاش عقب ماندن و شركت نكردن ناتوانان و ضعيفان است ،
باعث منصرف شدن مردم از همسويى و همراهى در نماز جماعت مىگردند .
خداوند داناتر است .
[ 227 ]