شرح
در اين بخش از سخنان امام ( ع ) دو فايده است :
يكى آن كه امام به وسيله چند چيز از دنيا بر حذر داشته است :
1 كالاى دنيا گياهى خشك و وباآور ، يعنى كشنده است ، كلمه : « حطام » را براى كالاى دنيا به دليل زودگذر بودن و بىفايده بودنش استعاره آورده است ، همان طورى كه خداى متعال فرموده است : انَّما مَثَلُ الحَيوةِ الدُّنْيا كَماءٍ اَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ [ 88 ] و وباآور بودنش ، مستلزم آن است كه اندوختن و توجه به گرد آوردن آن ، باعث هلاكت اخروى شود ، و از اين رو امام دستور به دور شدن از آن يعنى از چريدن و يا محل چراندن ( دنيا ) فرموده است .
2 رفتن و كوچ كردن از آنجا مفيدتر از ماندن است ، به دليل اين كه لازمه
[ 88 ] سوره يونس ( 10 ) آيه ( 24 ) يعنى : براستى مثل زندگانى دنيا به آبى ماند كه از آسمان فرو فرستاديم .
[ 715 ]
دل بستن و آرامش در آن ، شقاوت و بدبختى در آخرت است .
3 اكتفا كردن بر اندك خوراكى از زندگى دنيا ، پاكيزهتر از دارايى است ، از آن رو كه مالدارى در دنيا باعث بدبختى در آخرت است . پس اكتفا كردن به مقدار ضرورت پاكتر و سالمتر است تا گرفتاريهاى آن .
4 براى آن كه در دنيا دارايى زياد جمع كند ، تنگدستى مقرّر شده است امّا در دنيا چنين است ، زيرا هر زيادتى در دنيا نياز به ديگرى را مىطلبد ،
از اين رو است كه بيشترين نياز را در دنيا سلاطين دارند و بعد از آنها پايينتر از ايشان با اختلاف درجه مالدارى در دنيا ، و اما در آخرت ، بيچاره است ، چون كسى كه در دنيا دارايى زيادى داشته به جاى صفات نيك و فضايل ، سرگرم به مال و دارايى بوده است .
5 و هر كه با زهد و كنارهگيرى از دنيا ، بىنيازى از آن پيدا كند ، از طرف خداوند به آسايشش كمك شده است .
6 براستى كسى را كه زينت دنيا به خود جلب كرده و در نتيجه دلباخته دنيا شده ، دنيا او را نسبت به عالم بعد يعنى احوال آخرت كور مادرزاد نموده است .
كلمه : كمه ( كور مادر زاد ) را براى نابينايى عقلى و عدم بصيرت نسبت به عبرت گرفتن از دنيا استعاره آورده است ، زيرا اين حالت از كورى چشم بدتر است ، همان طورى كه خداى متعال فرموده است : فَاِنّها لا تَعْمَى الاَبَصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلوُبُ الَّتى فى الصُّدُورِ [ 89 ] 7 و هر كه دوستى دنيا را پيشه كند ، قلبش ، پر از غم و اندوه و پريشانى گردد ، به خاطر آن چيزهايى كه نتوانسته به دست آورد ، و يا از دستش رفته است .
كلمه رقص ( زير و رو شدن ) را براى پشت سرهم آمدن غمها و پريشانيها و
[ 89 ] سوره حج ( 22 ) آيه ( 46 ) يعنى : اگر چه چشم سر اين كافران كور نيست و ليكن چشم باطن و ديده دلها كور است .
[ 716 ]
نگرانيها تا آنجا كه قلبش را فرا گيرد ، استعاره آورده است ، و اين كنايه است از مردن ، و در بيابان انداختن كنايه است از دفن كردن او . و كلمات : منقطعا و هيّنا حال مىباشند .
فايده دوّم آن است كه امام ( ع ) ويژگيهاى مؤمن را در ارتباط با دنيا بيان كرده است :
1 مؤمن به چشم عبرت به دنيا مىنگرد تا از آن پند گيرد ، و اين همان هدفى است كه براى آن آفريده شده است .
2 و از دنيا به اندازه قوت لازم و ضرورت بسنده مىكند ، كنايه از اين كه جز به مقدار حاجت و ضرورت از خوردنيهاى دنيا نمىخورد .
3 با گوش خشم و دشمنى مىشنود ، كنايه از دشمنى با دنياست كه به مدح دنيا گوش فرا نمىدهد بلكه عيبهاى او را مىشنود .
مقصود از جمله ان قيل اثرى . . . الفناء آن است كه انسان در دنيا ناكام و تيره روز است با اين كه چيزدار است چون به دنبال آن تنگدستى و بىچيزى است ،
و اگر به هستى دوستى ، دلخوش است ، اندوهى به دنبال دارد . و اين مطلب در وصف حالت انسان در دنيا مربوط به فايده أوّل و مكمّل است و صفت مؤمن در اينجا معترضه است .
و عبارت : هذا و لم يأتهم يعنى : اين گرفتارى [ در دنيا ] براى آنها است با اين كه هنوز روز قيامت نيامده روزى كه از سختى عذابش آنان از رحمت خدا نااميد مىگردند .