شرح
امام نسبت به شش چيز شگفتآور اظهار تعجب مىكند ، و هدف وى از اين كار ، برحذر داشتن از بديهاى آنهاست :
1 شخص بخيل ، كه سه كار او را شگفتىآور دانسته است :
اوّل اين كه او بخل مىورزد از ترس اين كه اگر بخشش كند سرانجام دچار فقر شود . و زفتى و استفاده نكردن او در حال حاضر ، خود عين فقر و بيچارگى است پس بدان وسيله به طرف فقرى شتافته است كه از ترس آن به جانب بخل گريخته بود .
دوم آن كه او با بخل خود در پى توانگرى است ، در صورتى كه بخل دائمى باعث تنگدستى حاضر و نفى كننده بىنيازى وى و ضدّ آن است . پس آنچه را او وسيله توانگرى مىپنداشت نابود كننده توانگرى است .
سوم آن كه وى در دنيا همانند تنگدستان به خاطر استفاده نكردن از
[ 524 ]
مالش زندگى مىكند و در آخرت به دليل شركت با ثروتمندان در گردآورى مال و دلبستگى به ثروت كه هر دوى اينها سرچشمه محاسبهاند مورد سؤال و حساب قرار مىگيرد . پس وى به اين جهت از جمله توانگران است .
2 امام ( ع ) به دليل تعجّب خود از خودخواه گردنفراز از طريق يادآورى ريشه وجودى او ، توجّه مىدهد يعنى انسان خودخواه در آغاز نطفهاى در نهايت حقارت و پستى بوده كه با گردنفرازى تناسب ندارد ، و همچنين سرانجام او مردارى در نهايت پليدى خواهد بود . پس جمع كردن چنين كسى بين اين دو حالت و بين تكبّر و خودخواهى از هر شگفتى ، شگفتآورتر است .
3 كسى كه در وجود خدا شك دارد ، در صورتى كه آفريدگان او را مىبيند . و اين جمع بين شك در وجود خدا و بين ديدار آشكار او در وجود آفريدهها و ساختههاى شگفتآميز او است ، كه اين هم جاى تعجّب است .
4 كسى كه مردن خود را فراموش كرده در حالى كه كسانى را كه مىميرند ، مىبيند . بديهى است كه فراموش كردن مرگ با ديدن هميشگى آن جاى تعجّب دارد .
5 منكر عالم آخرت و بازگشت بدنها پس از نابودى . بديهى است كه انكار وى با اقرار به پيدايش نخستين خود ، يعنى به وجود آمدن اوليه كه از عدم محض آفريده شد ، شگفتآور است ، زيرا آفرينش بار دوّم سادهتر از خلقت اوّل است چنان كه خداى متعال فرموده است : وَ هُوَ اَهْوَنُ عَلَيْه [ 43 ] يعنى اعاده ، آسانتر است براى خدا از خلقت اوّل .
6 كسى كه خانه دنيا را در عين فانى و زوال پذير بودن آن آباد مىكند امّا آبادسازى آخرتى را كه هم خود باقى و هم نعمتهايش جاودانه است ، ترك مىكند ،
[ 43 ] سوره روم ( 30 ) آيه ( 26 ) يعنى : و آن آسانتر است براى خدا .
[ 525 ]
جاى تعجّب دارد ، و هدف از تعجّب نسبت به اين افراد ، و اشاره به جهات تعجّب برحذر داشتن مردم از امور ياد شده است .