ترجمه
« اى مردم كالاى دنيا گياه خشك و وباآور است ، پس دورى كنيد از
[ 714 ]
چرا گاهى كه رفتن از آنجا سودمندتر از ماندن در آنجاست ، و اندك خوراكى آن پاكيزهتر از دارايى آن است ، و براى هر كه دارايى زياد در دنيا جمع كند ، تنگدستى مقرر شده ، و هر كه بىنياز از آن باشد ، كمك به آسايش او شده است و چشمان كسى را كه زينت دنيا خيرهاش كرده كور مادر زاد ساخته است و هر كس دوستى آن را پيشه كند ، خاطرش را پريشان سازد ، كه آن پريشانيها اعماق قلبش را بيازارد ،
هدفى او را به حدى غمگين سازد كه راه خشم او را گرفته ، و او را در بيابانى اندازد در حالى كه رگهاى دلش قطع شده و بر خدا نابودىاش و بر يارانش انداختن او آسان مىباشد . مؤمن با چشم عبرت به دنيا مىنگرد ، و به اندازه نيازمندى شكم ،
غذا به دست مىآورد ، و با گوش خشم و دشمنى مىشنود ، اگر گفته شود كه فلانى بىنياز شد ، گفته مىشود فقير شد و اگر به هستىاش شاد باشند به نيستىاش غمگين شوند اين است حال انسان در دنيا ، در حالى كه هنوز نيامده است آن روزى كه نااميد مىگردند » .