شرح
نخست امام ( ع ) او را با سه مطلبى كه از جانب خود اعلام كرده ، دلجويى نموده و براى پذيرش فرمانهايش آماده ساخته است ، آن سه مطلب عبارت است از اين كه وى از جمله كسانى است كه امام ( ع ) براى حفظ دين از ايشان كمك مىطلبد و با آنان سركشى گنهكاران را در هم مىكوبد و مرزهاى ناامن را مىبندد .
كلمه اللّهاة [ 1 ] را استعاره آورده است براى آنچه از مرزهاى كشور كه در صورت باز بودن احتمال فساد در آنها مىرود و براى بستن آن نياز به سپاه و ساز و برگ است ، از باب تشبيه به شيرى كه دهانش را براى دريدن شكار خود باز كرده است ،
آنگاه به دنبال آن به مطالبى از مكارم اخلاق دستور داده است :
اوّل : آن كه در هر كارى از كارهايش كه در نظر او مهمّ و بزرگ جلوه مىكند از خدا كمك بخواهد ، زيرا زارى در پيشگاه او و كمكخواهى از او بهترين وسيله كمك بر رفع گرفتاريهاست .
دوم : آن كه سختى و درشتى را با نوعى از نرمى و ملايمت درآميزد ، و هر سخن را در جاى خود به كار ببرد تا وقتى كه مدارا و نرمش مناسب است ، نرمى و مدارا كند و هنگامى كه راهى جز درشتى و سختى نيست درشتى كند .
سوم : براى توده مردم بال خود را بگسترد ، كنايه از فروتنى براى آنهاست .
چهارم : با رعيّت گشادهرو باشد ، و اين عبارت كنايه از برخورد با گشادهرويى و چهره باز با رعيّت است نه در همكشيدگى و گرفته بودن چهره .
پنجم : آن كه پهلوى خود را براى آنان نرم گرداند ، و اين كنايه از آسان
[ 1 ] در لغت به معناى زبان كوچك يعنى همان گوشتى است كه در انتهاى حلق قرار گرفته كه اگر نباشد نفس قطع مىگردد م .
[ 199 ]
گرفتن و سختگيرى نداشتن با آنهاست .
ششم : در نگاه با گوشه چشم و نگاه تند ، اشاره و سلام ميان مردم ، رفتار همسان داشته باشد . واژه لحظه اخصّ از نظره است . و اين عبارت دستور به صفت پسنديده عدالت در بين مردم است تا قدرتمندان چشم طمع به ستمكارى او نداشته باشند تا از اين راه بر او چيره شوند و ناتوانان از اجراى عدالت او در حق قدرتمندان نااميد نباشند تا در نتيجه خود را ناتوان سازد و از انجام اعمال شايسته درمانده شود ، توفيق از آن خداست .
[ 200 ]