2 دليل دوّم ، عبارت : و ان كنتما . . . اقراركما به ،
است كه جمله شرطيه
[ 313 ]
منفصله و در حقيقت چنين است : عمل شما از دو صورت ، بيرون نيست : يا اين است كه شما از روى ميل و اراده بيعت كردهايد و يا از روى بىميلى و به اجبار .
امّا اگر صورت اوّل باشد ، همان مورد نظر ماست ، و نافرمانى شما را محكوم مىكند و بايد هر چه زودتر و پيش از آن كه اين معصيت در دل شما نفوذ كند به جانب خدا برگرديد و توبه كنيد . و امّا صورت دوم به سه دليل نادرست و باطل است :
1 لازمه اين عمل شما دورويى و نفاق است كه شما نسبت به من اظهار فرمانبرى و اطاعت كنيد و در باطن سر نافرمانى داشته باشيد ، كه همين خود سبب مىشود كه راه اعتراض من به گفتار و رفتار شما باز باشد .
2 شما دو تن نسبت به من از ديگر مهاجران به ترس و تقيه و پنهان داشتن نافرمانى سزاوارتر نبوديد ، توضيح آن كه طلحه و زبير نيرومندترين مردم و از ديگران مهمتر بودند ، بنابر اين ديگر مهاجران به هنگام بيعت ، و بعد از آن در بيعت شكنى ، براى ترس و تقيّه سزاوارتر از آنها بودند .
3 براستى ، زير بار بيعت امام ( ع ) نرفتن آنها پيش از آن كه دست بيعت دهند ، از پيمان شكنى و بيرون رفتن از بيعت بعد از پذيرش آن ، آسانتر و قابل قبولتر بود . و اين سه بخش از سخنان امام مقدمات صغراى قياس مضمرى هستند كه كبراى اوّلى : هر چه باعث آن شود كه راه اعتراض بر شما باز شود ،
انجام آن بر شما حرام است و نبايد شما مرتكب آن شويد ، و كبراى دومى : و هر كس از مهاجران كه در ادعاى خود ، سزاوارتر از ديگران نباشد ، در صورتى كه آنان ادّعايى نكردهاند ، او نيز نبايد مدّعى شود . و كبراى سومى چنين است : و هر چه آسانتر و آمادهتر براى بهانه و عذر باشد نبايد آنها خود را در تنگنا و در موردى قرار دهند كه عذر و بهانهاى ندارند .